p26
از زبان جی:
سوهو از اشپزخونه اوند بیرون زود رفتم تو خونه
جی:سوهو
سوهو:بسم الله....شما؟
جی:مسخرم کردی ها میخواستی عقد کنی
سوهو:(سانسور)چیمیگی (ببخشین به جای اون سانسور یه فحشی بزارین)
کوک:هی پسر اروم باش ها اینجا نیومدم تماشاگر باشم یه جوری میزنم لخته خون بالا میاری یونو؟
سوهو:اقا گمشین بیرون من خودم زن و بچه دارم
جی:چ چی
کوک:هنوزم چی میخوای بفهمی
جی:....بریم کوک...منظور استاد
از زبان کوک:
جیرال عزیزم ببین چیزی که تو دیدی تخیلی بود زود از ذهنت میره بیرون و دکترت زنگ زده بود که برگردی به خونه نباید زیاد به خودت فشار بدی
منم که کارای عقد رو باید حل کنم پس فردا میریم برو به جیمین بگو بیاد پیشم (رسیدنا😂)
جی:چشم
از زبان جی:من با اینکه سوهو رو دوست داشتم اما اون ...خیلی ضربه بدی بهم زد .....شاید بهتره فراموشش کنم...اما چطوری؟هعی...جیمیناااااا
جیمین:جان ...اخ اخ هیونگ بابام اخخخخخخخخخ یونیا بگو نک...اخ نکنه
یونی:خخخخخ نکن جین(😂😂😐)
جین:به خاطرت عشقم کاری ندارم
یونی:(لبخند)
جی:خلاصه اوپا(که جین دمپایی پرت میکنه سمتش)
جی:اخ..منظور جیمینا استاد گف کار داره باهات
یونی:مگه دوباره استادی هم هس اینجا؟
جی:ههه نمیدونی دوتا استاد دارم
یونی:ن نه
جی:هیچ میدونی تو کدوم باشگاهم
یونی:نه نکنه.....تو باشگاه(فلان حالا به اسمی)
جی:اره
یونی:عا...اها ج جین من من برم اخه میدونی مامانم گفته بود زود برگردم هه م من برم
جین:عا اوک عشقم میخوای برسونمت؟
یونی:ن نه
جین:باشه...خدافظ
از زبان جی:
یونی با عجله رفت بیرون ..حتما به چیزایی بین استاد اون هستش که خیلی میترسه....رفتم دستش رو کشیدم ببرم پیش استاد که جیغ داد کرد و استاد و از اونور دید بعد زود با اونیکی دستش خودش و داشت میزد
جی:داری چه کار میکنییییی
یونی:کمکککککک کمکککککک
از زبان کوک:(بچه ها جیمین نمیدونه نامزد کوک یونی هستش)
داشتم با جیمین حرف میزدم که صدای کمک اومد رفتم به سمت صدا که دیدم یونی سرش و گرفته و جیغ میزنه و پیشش جیرال هستش خیلی عصبی شدم رفتم پیش جیرال
کوک:داشتی چه غلطی میکردیییییی
ممنونم به خاطر همه همایتا واقعا دوستون دارم💜💜
شرطا:
کامنت:۳۰
لایک:۶۰
بای بای👋🫂🫂🫂
سوهو از اشپزخونه اوند بیرون زود رفتم تو خونه
جی:سوهو
سوهو:بسم الله....شما؟
جی:مسخرم کردی ها میخواستی عقد کنی
سوهو:(سانسور)چیمیگی (ببخشین به جای اون سانسور یه فحشی بزارین)
کوک:هی پسر اروم باش ها اینجا نیومدم تماشاگر باشم یه جوری میزنم لخته خون بالا میاری یونو؟
سوهو:اقا گمشین بیرون من خودم زن و بچه دارم
جی:چ چی
کوک:هنوزم چی میخوای بفهمی
جی:....بریم کوک...منظور استاد
از زبان کوک:
جیرال عزیزم ببین چیزی که تو دیدی تخیلی بود زود از ذهنت میره بیرون و دکترت زنگ زده بود که برگردی به خونه نباید زیاد به خودت فشار بدی
منم که کارای عقد رو باید حل کنم پس فردا میریم برو به جیمین بگو بیاد پیشم (رسیدنا😂)
جی:چشم
از زبان جی:من با اینکه سوهو رو دوست داشتم اما اون ...خیلی ضربه بدی بهم زد .....شاید بهتره فراموشش کنم...اما چطوری؟هعی...جیمیناااااا
جیمین:جان ...اخ اخ هیونگ بابام اخخخخخخخخخ یونیا بگو نک...اخ نکنه
یونی:خخخخخ نکن جین(😂😂😐)
جین:به خاطرت عشقم کاری ندارم
یونی:(لبخند)
جی:خلاصه اوپا(که جین دمپایی پرت میکنه سمتش)
جی:اخ..منظور جیمینا استاد گف کار داره باهات
یونی:مگه دوباره استادی هم هس اینجا؟
جی:ههه نمیدونی دوتا استاد دارم
یونی:ن نه
جی:هیچ میدونی تو کدوم باشگاهم
یونی:نه نکنه.....تو باشگاه(فلان حالا به اسمی)
جی:اره
یونی:عا...اها ج جین من من برم اخه میدونی مامانم گفته بود زود برگردم هه م من برم
جین:عا اوک عشقم میخوای برسونمت؟
یونی:ن نه
جین:باشه...خدافظ
از زبان جی:
یونی با عجله رفت بیرون ..حتما به چیزایی بین استاد اون هستش که خیلی میترسه....رفتم دستش رو کشیدم ببرم پیش استاد که جیغ داد کرد و استاد و از اونور دید بعد زود با اونیکی دستش خودش و داشت میزد
جی:داری چه کار میکنییییی
یونی:کمکککککک کمکککککک
از زبان کوک:(بچه ها جیمین نمیدونه نامزد کوک یونی هستش)
داشتم با جیمین حرف میزدم که صدای کمک اومد رفتم به سمت صدا که دیدم یونی سرش و گرفته و جیغ میزنه و پیشش جیرال هستش خیلی عصبی شدم رفتم پیش جیرال
کوک:داشتی چه غلطی میکردیییییی
ممنونم به خاطر همه همایتا واقعا دوستون دارم💜💜
شرطا:
کامنت:۳۰
لایک:۶۰
بای بای👋🫂🫂🫂
۳۸.۸k
۰۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.