p: 8
p: 8
از زبان لونا)
صبح شده بود از خواب پاشدی کمرت خش شده بود
=ای
_بیدار شدی(نیش خند)
بهش محل ندادی دل دردکمر دردت باهم یکی شده بود خیلی درد داشتی که جونگکوک با عصبانیت امد سمتت چونتو تو دستش گرفت فشار داد
_ازت سوالی میپرسم جوابمو بدع (عصبی)
جوری چونتو فشار داد که میخواست بشکنه
=ب.. اش
_افرین (نیش خند)
یه بوسه کوچیکی رو لبت گذاشت از اتاق رفت بیرون از کارش تعجب کرده بودی ولی میدونستی این فقط هوسه ازت میخواد سواستفاده کنه بخاطر همین بهش محل ندادی که صورتت بخاطر درد دلت کمرت جمع شد
بادستت پهلوتو گرفتی از جات پاشدی رفتی سمت دستشویی دست صورتتو شستی
رفتی رو تخت نشستی که در اتاقت زده شد
=ک.. یه
^خانم منم
=اجوما بیا تو
^خوبی خانم
=اجوما رسمی نباش کسی نیست
^باش این صبحونه اوردم بالا بخوری
=مرسی اجوما فقط....
^فقط چی دخترم
=میشه برام قرص بیاری دلم کمرم درد میکنه
^حتما دخترم
=مرسی:)
اجوما رفت بیرون از اتاق....
از زبان ا.ت)
+سوجون اماده شدی باید بریم
✓اره اماده شدم
+خو بریم از مامانم خداحافظی کنیم بریم
✓باش
سوجون وسیله هارو گذاشت صندوق عقب ماشین امد از مامان ا.ت خداحافظی کرد ا.ت هم خداحافظی کرد رفتن سوار ماشین شدن
+اه خش گذشت نه
✓خیلی دوست دارم بازم بیام
+اهوم
✓زنم خوبی (خنده)
+یاااا سوجون
✓باش باش شوخی کردم(خنده)
ا.ت به طرز کیوتی عصبی شد سوجون دلش اب شد براش
✓یا اینطوری عصبی نشو
+میخوام میشم باهام حرف نزن
سوجون به موجود کیوت بغلش زل زده بود ماشین نگه داشت
ا.ت با همون قیافش به سوجون نگا کرد
که سوجون رفت سمتش یک میلی متری صورتش قرار گرفت نگاش رفت رو لبش از خود بی خود شده بود
+س... وجون
سوجون به خودش برگشت کمربند ا.ت بست
✓کمر بندت باز بود
+ا.. ها بهتره بریم
✓اره اره همین طوره
سوجون دوباره به راهش ادامه داد
ا.ت با خجالت سرش پایین انداخت ولی یه لبخند کوچیکی بخاطر کار سوجون کنار لبش امد براش چی بود اون لبخند خودشم از کارش مونده بود....
از زبان لونا)
اجوما قرص داد خوردی اجوما از اتاقت رفت بیرون تو حال خودت بودی که در باز شد قامات جونگکوک جلو در نمایان شد
تو دستش یه کاسه بود که امد سمتت
رو تخت نشست
_این برای تو اوردم(جدی)
=ا. ین چیه
_سوپ(جدی)
=ب... رای چی
_نپرس فقط بخور حوصله تو ندارم(جدی)
=چ.. شم
میترسیدی که باز داخلش قرص ریخته باشه ولی اگه نمیخوردی با شکنجه تموم میشد با ترس سوپ ازش گرفتی تا اخر کاسه خوردی
_افرین دختر حرف گوش کن(نیش خند)
جونگکوک از اتاق رفت بیرون که......
شرط برای پارت بعد
۷٠تالایک
۱٠٠تا کامنت
از زبان لونا)
صبح شده بود از خواب پاشدی کمرت خش شده بود
=ای
_بیدار شدی(نیش خند)
بهش محل ندادی دل دردکمر دردت باهم یکی شده بود خیلی درد داشتی که جونگکوک با عصبانیت امد سمتت چونتو تو دستش گرفت فشار داد
_ازت سوالی میپرسم جوابمو بدع (عصبی)
جوری چونتو فشار داد که میخواست بشکنه
=ب.. اش
_افرین (نیش خند)
یه بوسه کوچیکی رو لبت گذاشت از اتاق رفت بیرون از کارش تعجب کرده بودی ولی میدونستی این فقط هوسه ازت میخواد سواستفاده کنه بخاطر همین بهش محل ندادی که صورتت بخاطر درد دلت کمرت جمع شد
بادستت پهلوتو گرفتی از جات پاشدی رفتی سمت دستشویی دست صورتتو شستی
رفتی رو تخت نشستی که در اتاقت زده شد
=ک.. یه
^خانم منم
=اجوما بیا تو
^خوبی خانم
=اجوما رسمی نباش کسی نیست
^باش این صبحونه اوردم بالا بخوری
=مرسی اجوما فقط....
^فقط چی دخترم
=میشه برام قرص بیاری دلم کمرم درد میکنه
^حتما دخترم
=مرسی:)
اجوما رفت بیرون از اتاق....
از زبان ا.ت)
+سوجون اماده شدی باید بریم
✓اره اماده شدم
+خو بریم از مامانم خداحافظی کنیم بریم
✓باش
سوجون وسیله هارو گذاشت صندوق عقب ماشین امد از مامان ا.ت خداحافظی کرد ا.ت هم خداحافظی کرد رفتن سوار ماشین شدن
+اه خش گذشت نه
✓خیلی دوست دارم بازم بیام
+اهوم
✓زنم خوبی (خنده)
+یاااا سوجون
✓باش باش شوخی کردم(خنده)
ا.ت به طرز کیوتی عصبی شد سوجون دلش اب شد براش
✓یا اینطوری عصبی نشو
+میخوام میشم باهام حرف نزن
سوجون به موجود کیوت بغلش زل زده بود ماشین نگه داشت
ا.ت با همون قیافش به سوجون نگا کرد
که سوجون رفت سمتش یک میلی متری صورتش قرار گرفت نگاش رفت رو لبش از خود بی خود شده بود
+س... وجون
سوجون به خودش برگشت کمربند ا.ت بست
✓کمر بندت باز بود
+ا.. ها بهتره بریم
✓اره اره همین طوره
سوجون دوباره به راهش ادامه داد
ا.ت با خجالت سرش پایین انداخت ولی یه لبخند کوچیکی بخاطر کار سوجون کنار لبش امد براش چی بود اون لبخند خودشم از کارش مونده بود....
از زبان لونا)
اجوما قرص داد خوردی اجوما از اتاقت رفت بیرون تو حال خودت بودی که در باز شد قامات جونگکوک جلو در نمایان شد
تو دستش یه کاسه بود که امد سمتت
رو تخت نشست
_این برای تو اوردم(جدی)
=ا. ین چیه
_سوپ(جدی)
=ب... رای چی
_نپرس فقط بخور حوصله تو ندارم(جدی)
=چ.. شم
میترسیدی که باز داخلش قرص ریخته باشه ولی اگه نمیخوردی با شکنجه تموم میشد با ترس سوپ ازش گرفتی تا اخر کاسه خوردی
_افرین دختر حرف گوش کن(نیش خند)
جونگکوک از اتاق رفت بیرون که......
شرط برای پارت بعد
۷٠تالایک
۱٠٠تا کامنت
۲۱.۳k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.