بچه ها این پارت جدید

part 1
ویو ت/ا
واییی قراره بریم توکیو خیلی خوشحالم مدرسه جدید دوستای جدید دیگه از کره خسته شده بودم با اون زبونش عه ولی دلم برای عشقم تنگ میشه 😭
(زنگ خوردن گوشی)هه جاناتان جونم😖
جاناتان:عشقم چه خبرا خوبی❤️
ت/ا:(بغض😭) عزیزم باید حرف بزنیم
جاناتان:باشه کجا همو ببینیم خونه تون خوبه بیام
ت/ا:آره بیاه(قطع کردن تلفن)😞
مامان:وای دخترم چی شده صدای گریه شنیدم منم با عجله آمدم 😱
ت/ا: نه مامانی جون باجاناتان حرف میزدم
مامان:خوب
ت/ا:,گفتم داریم از کره میریم یعنی دیگه باید جدا شویم مادر
مامان:😑 یعنی واسه همین هوار میکشیدی🙄هه دختر می‌دونی من چند تا پسر رو عاشق خودم کردم بعد مثل سگ بهشون محل ندادم😎
ت/ا:جان
مامان:یعنی وقتی آمد باید جدا شوید☺️
ت/ا:ولی مامان من دوسش دارم❤️
مامان:می‌دونی تو توکیو پسرای باحال و دعوایی و گنگی هست😃
ت/ا:هه مادر گرامی می‌دونی که او پسرای گنگی چقدر قلدر و تو اخبار میگن که به دختر راتجاوز کردن
مامان : چرا دارن خودمو اذیت میکنم اصلا ولش🙄
راستی عشقت آمد
ت/ا:هان جاناتان😆
جاناتان:می‌خوام راجب چیز مهمی حرف بزنیم میشه مادر جان ما رو تنها بزارین
مادر:😑(رفتن )
جاناتان: میگم 😖بیا فرار کنیم
ت/ا:




ادامه دارد