رویای شیرین
پارت ۲
صبح روز بعد:
با صدای نا مادریم از خواب بیدار شدم.
÷دا یوننننننننن.
+بله؟
÷پاشو پاشو یه دو سه تا جا هست باید بری.
+کجا؟
÷میدونی که بابات چقدر قرض و قوله داشت دیگه(با تمسخر)
+اوک فهمیدم.
پاشدم و سریع لباسامو عوض کردم و از خونه اومدم بیرون.
رسیدم اولین مکانی که قرار بود برم.
شتتتتت یه دختر جوون چرا الان باید همچین جایی باشه؟
یه نفس عمیق کشیدم و وارد ساختمون شدم.
یه مرد با هیکلی بزرگ پشت یه میز چوبی نشسته بود.
+سلام.من لی دا یون هستم.
_لی؟
_تو دختر همون حرومزاده ای هستی که کلی پول بهم بدهکار بود؟آهههههه چرا باید روزمو با این قضیه شروع کنم؟
+اممم...من اومدم بدهکاری های بابامو حل کنم.
_آها اونوقت چطوری؟(با تمسخر)
+یه مقدار پول همراهم هست که اومدم بهتون بدم.
خوب بود؟
حیحی بلاخره بعد قرن ها پارت جدید گذاشتم.😅
راستی گایز اینم بگم فیک از اعضا نیست
صبح روز بعد:
با صدای نا مادریم از خواب بیدار شدم.
÷دا یوننننننننن.
+بله؟
÷پاشو پاشو یه دو سه تا جا هست باید بری.
+کجا؟
÷میدونی که بابات چقدر قرض و قوله داشت دیگه(با تمسخر)
+اوک فهمیدم.
پاشدم و سریع لباسامو عوض کردم و از خونه اومدم بیرون.
رسیدم اولین مکانی که قرار بود برم.
شتتتتت یه دختر جوون چرا الان باید همچین جایی باشه؟
یه نفس عمیق کشیدم و وارد ساختمون شدم.
یه مرد با هیکلی بزرگ پشت یه میز چوبی نشسته بود.
+سلام.من لی دا یون هستم.
_لی؟
_تو دختر همون حرومزاده ای هستی که کلی پول بهم بدهکار بود؟آهههههه چرا باید روزمو با این قضیه شروع کنم؟
+اممم...من اومدم بدهکاری های بابامو حل کنم.
_آها اونوقت چطوری؟(با تمسخر)
+یه مقدار پول همراهم هست که اومدم بهتون بدم.
خوب بود؟
حیحی بلاخره بعد قرن ها پارت جدید گذاشتم.😅
راستی گایز اینم بگم فیک از اعضا نیست
۴.۳k
۰۳ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.