چند شاتی جین شات 1
+جین کجایی یا کیم سوکجین
_من اینجام بیب
+مگه نگفتم اینجوری صدام نزن
_خیلیم دلت بخواد اگه فقط یه نفر رو اینطوری صدا بزنم خودش رو میندازه بغلم😌😌😌😌😌😌
+اححح واقعا پس برو بغل همونا 😡😡😡😡
_نه منظورم این نبود یا بیب وایستا اونجور که فکر میکنی نیست
+خیلی هم هست برو اونور هلش میده
_وای ا.ت سرم
+چیشد زود رفتم سمتش حالت خوبه یهو دستام رو گرفت و خوابوندم رو تخت کیم سوکجین خیلی بدی
_دلم میخواد امروز ددی صدام بزنی بیب
+نه امروز نمیشه خودت میدونی فردا باید برم عکسبرداری
_اوفففف چرا اینقدر پافشاری میکنی مدل بشی
+خودت میدونی قبل از اینکه باهات آشنا بشم هم میخواستم مدل بشم الان هم قبول کردن پس حتما میرم
_ولی من دوست ندارم کسی بهت نزدیک بشه
+خودت هم میدونی اون پسره لی مین فقط یه مدله
_ولی زیاد بهت نگاه میکنه
+بزار نگاه کنه
_چی
+بزار هر چقدر هم میخواد نگاه کنه من فقط و فقط متعلق به کیم سوکجین هستم
_آره ولی هنوز کاملا مال من نشدی
+من هنوز آمادگی اون کار رو. ندارم
_کافی خودت رو به من بسپری اون موقع آماده میشی
+باشه قبول میکنم ولی اول باید ازدواج کنیم
_اوممم پس بهتره زودتر به فکر خواستگاری ازت باشم
+آره وگرنه میرم یه پسر جذاب دیگه پیدا میکنم
_مگه میتونی از من جذابتر هم پیدا کنی
+خیلی خودشیفته ای بلند شو من میرم سفره شام رو بچینم
_باشه
رفتم آشپزخونه مشغول درست کردن شام شدم صدای در اومد رفتم بازش کردم پسرا بودن اووو خوش اومدین پسرا بیاین داخل
اعضا سلام ا.ت
سلام
نامجون جین نیست
+رفته دوش بگیره الان میاد شما هم بشینید شام حاضره
اعضا باشه
همه نشستن داشتم سفره رو میچیدم که جین با یه شلوارک و با نیم تنه لخت اومد داشت موهاش رو خشک میکرد متوجه اعضا نشد گفت بیب میشه موهام رو خش.. احح شما اومدین
کوک آره ولی فکر کنم بدموقع اومدیم مگه نه جیمین😂😂😂
جیمین درسته😂😂😂😂😂
+رفتم سمت جین دستش رو گرفتم و بردم طبقه بالا یااا چرا اینجوری اومدی پایین برو لباسات رو بپوش
_خوب مگه چی میشه تو دوست دخترمی
+چه علاقه ای داره جین برو لباس بپوش بچه ها پایین هستن
میخواستم برم که کمرم رو گرفت
_ نمیشه اول باید
+نه فکرش هم نکن
_وگرنه ولت نمیکنم
+باشه خیلی آروم لبش روبوسیدم همین که میخواستم جدا شم کمرم رو گرفت و نزاشت عمیق لبام رو میبوسد با صدای در خیلی ترسیدم جین رو هل دادم و یکم رفتم اونور
کوک اهم اهم ببخشید داداش فکر کنم بد موقع مزاحم شدم ولی ا.ت باید زود بیای پایین وگرنه نامجون کل آشپزخونه رو آتیش میزنه
+باشه باشه اومدم جین تو هم بیا ولی اول لباس بپوش
_میدونی که بعدا طلافی میکنم
+شما فعلا به فکر همین باش آقای کیم 😜😜😜😜😜😜
_شیطون من
_من اینجام بیب
+مگه نگفتم اینجوری صدام نزن
_خیلیم دلت بخواد اگه فقط یه نفر رو اینطوری صدا بزنم خودش رو میندازه بغلم😌😌😌😌😌😌
+اححح واقعا پس برو بغل همونا 😡😡😡😡
_نه منظورم این نبود یا بیب وایستا اونجور که فکر میکنی نیست
+خیلی هم هست برو اونور هلش میده
_وای ا.ت سرم
+چیشد زود رفتم سمتش حالت خوبه یهو دستام رو گرفت و خوابوندم رو تخت کیم سوکجین خیلی بدی
_دلم میخواد امروز ددی صدام بزنی بیب
+نه امروز نمیشه خودت میدونی فردا باید برم عکسبرداری
_اوفففف چرا اینقدر پافشاری میکنی مدل بشی
+خودت میدونی قبل از اینکه باهات آشنا بشم هم میخواستم مدل بشم الان هم قبول کردن پس حتما میرم
_ولی من دوست ندارم کسی بهت نزدیک بشه
+خودت هم میدونی اون پسره لی مین فقط یه مدله
_ولی زیاد بهت نگاه میکنه
+بزار نگاه کنه
_چی
+بزار هر چقدر هم میخواد نگاه کنه من فقط و فقط متعلق به کیم سوکجین هستم
_آره ولی هنوز کاملا مال من نشدی
+من هنوز آمادگی اون کار رو. ندارم
_کافی خودت رو به من بسپری اون موقع آماده میشی
+باشه قبول میکنم ولی اول باید ازدواج کنیم
_اوممم پس بهتره زودتر به فکر خواستگاری ازت باشم
+آره وگرنه میرم یه پسر جذاب دیگه پیدا میکنم
_مگه میتونی از من جذابتر هم پیدا کنی
+خیلی خودشیفته ای بلند شو من میرم سفره شام رو بچینم
_باشه
رفتم آشپزخونه مشغول درست کردن شام شدم صدای در اومد رفتم بازش کردم پسرا بودن اووو خوش اومدین پسرا بیاین داخل
اعضا سلام ا.ت
سلام
نامجون جین نیست
+رفته دوش بگیره الان میاد شما هم بشینید شام حاضره
اعضا باشه
همه نشستن داشتم سفره رو میچیدم که جین با یه شلوارک و با نیم تنه لخت اومد داشت موهاش رو خشک میکرد متوجه اعضا نشد گفت بیب میشه موهام رو خش.. احح شما اومدین
کوک آره ولی فکر کنم بدموقع اومدیم مگه نه جیمین😂😂😂
جیمین درسته😂😂😂😂😂
+رفتم سمت جین دستش رو گرفتم و بردم طبقه بالا یااا چرا اینجوری اومدی پایین برو لباسات رو بپوش
_خوب مگه چی میشه تو دوست دخترمی
+چه علاقه ای داره جین برو لباس بپوش بچه ها پایین هستن
میخواستم برم که کمرم رو گرفت
_ نمیشه اول باید
+نه فکرش هم نکن
_وگرنه ولت نمیکنم
+باشه خیلی آروم لبش روبوسیدم همین که میخواستم جدا شم کمرم رو گرفت و نزاشت عمیق لبام رو میبوسد با صدای در خیلی ترسیدم جین رو هل دادم و یکم رفتم اونور
کوک اهم اهم ببخشید داداش فکر کنم بد موقع مزاحم شدم ولی ا.ت باید زود بیای پایین وگرنه نامجون کل آشپزخونه رو آتیش میزنه
+باشه باشه اومدم جین تو هم بیا ولی اول لباس بپوش
_میدونی که بعدا طلافی میکنم
+شما فعلا به فکر همین باش آقای کیم 😜😜😜😜😜😜
_شیطون من
۵۷.۳k
۱۶ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.