The scary heart of a master
《parts⁵》
اومدم لپشو بوس کنم که یدفعه بدنم تیر کشید افتادم روی پاهاش، اما انگار جای خوبی نیافتادم لعنتی، آخه چشاشو بسته بود و فشارشون میداد
+بلند شو عو.ضی
_خودتون گفتید بوستون کنم من حواسم نبود افتادم
+آههه، میدونم باهات چیکار کنم هرزه
_منکه کاری نکردم
+یعنی نمیدونی الان کجا نشستی بلند شو تا کار دستت ندادم کثافت
کوک گفت و من دلم میخواست بزنم زیر گریه منی که حتی کسی نمیتونست بهم بگه تو اونوقت این هرچی میخواد بهم میگه و باید سکوت کنم، یه نگاه به جایی که نشستم کردم ، فااااک من احمق کجا نشستم؟ حالا یه کاری دستم میده اونکه رحم نداره
_ببخشید،حواسم نبود
+فقط خفه شو (خمار)
_ببخشید ا.ارباب
برای اولین بار کلمه ی ارباب رو به زبون اوردم و نگاهش افتاد سمتم
+اوهومم داری یاد میگیری هرزه کوچولو کوک گفت و چونمو با دستش بالا گرفت،
+باید یه کاری باهات کنم که دیگه هرجا خواستی نشینی
_غلط کردم ببخشید، میشه بزاری آزمونمو بدم
+هه تو خوابت ببینی
کوک گفت و منم زدم زیر گریه خودمم نمیدونستم این گریه از کجا نشات میگیره ولی مثل ابر بارون گریه میکردم
+گریه میکنی هرزه کوچولویی مثل تو که نباید گریه کنه هوم؟
با این حرفش بلند تر گریه کردم آخه این آدم چیزی از انسانیت میفهمید اما تو همین افکار بودم که دستی دور پاهام حلقه شد و بلندم کرد اون کوک بود ولی چرا منو...
+میخوام بهت نشون بدم که یه هرزه ای توله
کوک گفت و منم با ترس به در خیره شدم و کوک بازش کرد و با قدم های محکم سمت اتاق خوابش رفت و منو محکم انداخت تو اتاق که از درد نمیتونستم بلند شم.
+حالا که فکرشو میکنم تو باید روزی یه بار شکنجه شی و روزی یبارم به فاک بری تا دیگه فوضولی نکنی اوهوم؟
با این حرفش نفسم بند اومد
_خیلی کثیفی عوضی که اومد و...........
خب لاولی هام هرجا اسمات شد مشخص میکنم از قبل💔🥰
باید لایکاشو تا ۳۰ برسونین......
اومدم لپشو بوس کنم که یدفعه بدنم تیر کشید افتادم روی پاهاش، اما انگار جای خوبی نیافتادم لعنتی، آخه چشاشو بسته بود و فشارشون میداد
+بلند شو عو.ضی
_خودتون گفتید بوستون کنم من حواسم نبود افتادم
+آههه، میدونم باهات چیکار کنم هرزه
_منکه کاری نکردم
+یعنی نمیدونی الان کجا نشستی بلند شو تا کار دستت ندادم کثافت
کوک گفت و من دلم میخواست بزنم زیر گریه منی که حتی کسی نمیتونست بهم بگه تو اونوقت این هرچی میخواد بهم میگه و باید سکوت کنم، یه نگاه به جایی که نشستم کردم ، فااااک من احمق کجا نشستم؟ حالا یه کاری دستم میده اونکه رحم نداره
_ببخشید،حواسم نبود
+فقط خفه شو (خمار)
_ببخشید ا.ارباب
برای اولین بار کلمه ی ارباب رو به زبون اوردم و نگاهش افتاد سمتم
+اوهومم داری یاد میگیری هرزه کوچولو کوک گفت و چونمو با دستش بالا گرفت،
+باید یه کاری باهات کنم که دیگه هرجا خواستی نشینی
_غلط کردم ببخشید، میشه بزاری آزمونمو بدم
+هه تو خوابت ببینی
کوک گفت و منم زدم زیر گریه خودمم نمیدونستم این گریه از کجا نشات میگیره ولی مثل ابر بارون گریه میکردم
+گریه میکنی هرزه کوچولویی مثل تو که نباید گریه کنه هوم؟
با این حرفش بلند تر گریه کردم آخه این آدم چیزی از انسانیت میفهمید اما تو همین افکار بودم که دستی دور پاهام حلقه شد و بلندم کرد اون کوک بود ولی چرا منو...
+میخوام بهت نشون بدم که یه هرزه ای توله
کوک گفت و منم با ترس به در خیره شدم و کوک بازش کرد و با قدم های محکم سمت اتاق خوابش رفت و منو محکم انداخت تو اتاق که از درد نمیتونستم بلند شم.
+حالا که فکرشو میکنم تو باید روزی یه بار شکنجه شی و روزی یبارم به فاک بری تا دیگه فوضولی نکنی اوهوم؟
با این حرفش نفسم بند اومد
_خیلی کثیفی عوضی که اومد و...........
خب لاولی هام هرجا اسمات شد مشخص میکنم از قبل💔🥰
باید لایکاشو تا ۳۰ برسونین......
۴۳.۳k
۲۰ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.