(من یه ددی دارم پارت ۳۱)
رفتیم رسیدیم عمارت من که اینقدر خسته بودم تو ماشین خوابم برد
از زبان جونکوک:
دیدم خواب رفته اخییی کیوتم رفتم سمتش و بغلش کردم و بردمش داخل رفتم بالا و گذاشتمش رو تخت و پتو رو انداختم روش نه وایسا ببینم این لباساش بیرونی اذیت میشه عوضش میکنم براش لباساشو درآوردم و با یه لباس راحتی عوض کردم لباسای خودمم عوض کردم و رفتیم کنارش دراز کشیدم هوووف هر دو اینقدر خسته بودیم خودمم کم کم خواب رفتم.....
از زبان لونا:
از خواب بیدار شدم دیدم تو بغل کوکم واییی من هنوز خستم برم یه دوش بگیرم خستگی از تنم بیرون بره بلند شدم و رفتم حموم تو وان نشستم و ابو با کردم و چشام رو هم گذاشتم که دیدم یکی منو بغل کرد و گذاشت رو پاهاش دیدم کوکه اومد داخل وان و منو نشوند رو پاهاش
_واییی ترسیدم چرا هیچی نمیگی
+ببخشید خب اگه میگفتم نمیزاشتی بیام
_(خنده)
خودمو بیشتر تو بغلش جا کردم و سرمو رو سینش گذاشتم دستای بزرگ و مردونش که دستای من در برابرش هیچی نبود رو گرفتم اون رگای برجستشو با انگشتام لمس کردم اون تتو های رو دستشو وایییی خیلی جذاب ترش میکرد همینطور که سرم رو سینش بود یهو چشمم به یه تتو رو بدنش خورد که تو قفسه سینش بود دقت که کردم دیدم اع اینکه اسم منه سرمو آوردم بالا و درست بهش خیره شدم با لبخند
+پس بلاخره پیداش کردی (لبخند)
_جونکوک تو رفتی اسم منو تتو زدی واییی
+به خودم قول دادم هیچوقت ولت نکنم اینم زدم تا یادم باشه چه قولی دادم
_واییی دوست دارم
تا اومد حرفی بزنه لبامو رو لباش گذاشتم و ایندفعه من بودم که خیلی محکم و با عشق مک میزدم و لباشو میخوردم اونم همراهیم میکرد.......(اسمات)
نفس نفس زنان افتادیم کنار هم رفتم روش و بغلش کردم
_عاشقتم ددی
+منم عاشقتم بیبی گرل
بعد لبامو بوسید خیلی محکم یکم گرمم بود پتو رو از روم انداختم کنار
+بنداز روت سرما میخوری
_گرمع واییی
+بریم حموم دوباره
_نه ولش حوصله ندارم من فقط میخوام الان تو بغل تو باشم
+(لبخند)
میخواستیم همو ببوسیم که گوشی جونکوک زنگ خورد جواب داد بعد که قطع کرد گفتم کی بود
+مث اینکه سفر خوش نگذشته دارن برمیگردن بابام گفت واسه شام بیاین پیش ما
_عمه اینا هم هستن
+اره
_وایییی دلم میخواد جنی رو بکشم
+(خنده) بیخیال ولش کن اصلا به اون فک نکن خب
_باشه ولی من هم الان دلم درد میکنه هم نمیتونم راه برم درست
+بیا اینجا دلتو بمالم خوب شه
_پاهامو چیکار میکنی نمیتونم راه برم
+بیا اونم برات میمالم (خنده)
_یاااااا بیشعوررررر(داد و اخم)
+باشه باشه غلط خوردم ببخشید(خنده) بیا بریم پایین به خدمتکار میگم بهت دمنوش بده
از زبان جونکوک:
دیدم خواب رفته اخییی کیوتم رفتم سمتش و بغلش کردم و بردمش داخل رفتم بالا و گذاشتمش رو تخت و پتو رو انداختم روش نه وایسا ببینم این لباساش بیرونی اذیت میشه عوضش میکنم براش لباساشو درآوردم و با یه لباس راحتی عوض کردم لباسای خودمم عوض کردم و رفتیم کنارش دراز کشیدم هوووف هر دو اینقدر خسته بودیم خودمم کم کم خواب رفتم.....
از زبان لونا:
از خواب بیدار شدم دیدم تو بغل کوکم واییی من هنوز خستم برم یه دوش بگیرم خستگی از تنم بیرون بره بلند شدم و رفتم حموم تو وان نشستم و ابو با کردم و چشام رو هم گذاشتم که دیدم یکی منو بغل کرد و گذاشت رو پاهاش دیدم کوکه اومد داخل وان و منو نشوند رو پاهاش
_واییی ترسیدم چرا هیچی نمیگی
+ببخشید خب اگه میگفتم نمیزاشتی بیام
_(خنده)
خودمو بیشتر تو بغلش جا کردم و سرمو رو سینش گذاشتم دستای بزرگ و مردونش که دستای من در برابرش هیچی نبود رو گرفتم اون رگای برجستشو با انگشتام لمس کردم اون تتو های رو دستشو وایییی خیلی جذاب ترش میکرد همینطور که سرم رو سینش بود یهو چشمم به یه تتو رو بدنش خورد که تو قفسه سینش بود دقت که کردم دیدم اع اینکه اسم منه سرمو آوردم بالا و درست بهش خیره شدم با لبخند
+پس بلاخره پیداش کردی (لبخند)
_جونکوک تو رفتی اسم منو تتو زدی واییی
+به خودم قول دادم هیچوقت ولت نکنم اینم زدم تا یادم باشه چه قولی دادم
_واییی دوست دارم
تا اومد حرفی بزنه لبامو رو لباش گذاشتم و ایندفعه من بودم که خیلی محکم و با عشق مک میزدم و لباشو میخوردم اونم همراهیم میکرد.......(اسمات)
نفس نفس زنان افتادیم کنار هم رفتم روش و بغلش کردم
_عاشقتم ددی
+منم عاشقتم بیبی گرل
بعد لبامو بوسید خیلی محکم یکم گرمم بود پتو رو از روم انداختم کنار
+بنداز روت سرما میخوری
_گرمع واییی
+بریم حموم دوباره
_نه ولش حوصله ندارم من فقط میخوام الان تو بغل تو باشم
+(لبخند)
میخواستیم همو ببوسیم که گوشی جونکوک زنگ خورد جواب داد بعد که قطع کرد گفتم کی بود
+مث اینکه سفر خوش نگذشته دارن برمیگردن بابام گفت واسه شام بیاین پیش ما
_عمه اینا هم هستن
+اره
_وایییی دلم میخواد جنی رو بکشم
+(خنده) بیخیال ولش کن اصلا به اون فک نکن خب
_باشه ولی من هم الان دلم درد میکنه هم نمیتونم راه برم درست
+بیا اینجا دلتو بمالم خوب شه
_پاهامو چیکار میکنی نمیتونم راه برم
+بیا اونم برات میمالم (خنده)
_یاااااا بیشعوررررر(داد و اخم)
+باشه باشه غلط خوردم ببخشید(خنده) بیا بریم پایین به خدمتکار میگم بهت دمنوش بده
۶۶.۷k
۲۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.