عشق تاریک پارت ۱۷
دو هفته ی از ماجرای صاحبم میگزشت
اما حالم بد میشد سر گیجه دل پیچه داشتم
۱/ت : کوک حالم خوب نیست ی چند وقته اینطوری شدم قرصی چیزی داری بهم بدی
کوک : چرا زود تر نگفتی بریم دکتر
۱/ت : قرص داری
حالت تهوع گرفتم رفتم داخل دستشویی
کوک : ۱/ت حالت خوبه
درو باز کردم
۱/ت : ن خوب نیستم
کوک : بیا بریم دکتر
۱/ت : باشه
داخل بیمارستان
خب نوبت ما بود رفتیم داخل
کوک : سلام خانم دکتر خسته نباشید
دکتر : سلام ممنون مریض چیشده
۱/ت : سلام خانم دکتر ی چند وقتی هست که سر گیجه با همش بالا میارم
دکتر : بهتره ی آزمایش بدین جوابش زود آماده میشه
کوک : باشه
۱/ت : ممنون
دکتر : جواب آزمایش برام بیارید
کوک : چشم
رفتیم آزمایش دادیم ی سروم تقویتی بهم زدم ی سه ساعتی گذشت
کوک : خب جواب آزمایش اومد سروم توهم تمام بیا بریم پیش دکتر
۱/ت : باشه
رفتیم پیش دکتر
جواب آزمایش دادیم ی چند دقیقه ی مکث کرد بعد سرشو کرد طرفمون گفت
دکتر : تبریک میگم شما باردار هستین
کوک : چی شما متمعا هستین
۱/ت : انگار دنیا رو سرم خراب شد فقط بلند شدم رفتم
کوک : صبر کن این اشتباه شده
۱/ت : ولم کن (گریه کردم )
کوک : صبر کن میتونی سقدش کنی
۱/ت : ن نمیتونم اون حتی ی رگشم از منه نمیتونم نابودش کنم تنها فقط ی راه داره
کوک : چه راهی
۱/ت : خودکشی اینطوری هم من راحت میشم هم اون
کوک : خول شدی
۱/ت : اره پس مزاحمم نشو بزار کارم و انجام بدم
سوار ماشین شدم با تمام سرعت رفتم
کوک،: وایسا
کوک : اهههه باید چکار کنم ک
کوک : به ته زنگ زدم همه چیز براش تعریف
کردم امد دنبالم
ته : ۱/ت ،کجاست
کوک : اون دیونه شده می خواد خودکشی کنه
ته : این اتفاق نمی افته
ته : نمیدونی کجا رفته
کوک : اون ی بار می خواست این کارو کنه اما جلوش گرفتم فکر کنم رفته باشه اونجا
خفهیعیفنسفشفخیعبهب آدرس
پایان
اما حالم بد میشد سر گیجه دل پیچه داشتم
۱/ت : کوک حالم خوب نیست ی چند وقته اینطوری شدم قرصی چیزی داری بهم بدی
کوک : چرا زود تر نگفتی بریم دکتر
۱/ت : قرص داری
حالت تهوع گرفتم رفتم داخل دستشویی
کوک : ۱/ت حالت خوبه
درو باز کردم
۱/ت : ن خوب نیستم
کوک : بیا بریم دکتر
۱/ت : باشه
داخل بیمارستان
خب نوبت ما بود رفتیم داخل
کوک : سلام خانم دکتر خسته نباشید
دکتر : سلام ممنون مریض چیشده
۱/ت : سلام خانم دکتر ی چند وقتی هست که سر گیجه با همش بالا میارم
دکتر : بهتره ی آزمایش بدین جوابش زود آماده میشه
کوک : باشه
۱/ت : ممنون
دکتر : جواب آزمایش برام بیارید
کوک : چشم
رفتیم آزمایش دادیم ی سروم تقویتی بهم زدم ی سه ساعتی گذشت
کوک : خب جواب آزمایش اومد سروم توهم تمام بیا بریم پیش دکتر
۱/ت : باشه
رفتیم پیش دکتر
جواب آزمایش دادیم ی چند دقیقه ی مکث کرد بعد سرشو کرد طرفمون گفت
دکتر : تبریک میگم شما باردار هستین
کوک : چی شما متمعا هستین
۱/ت : انگار دنیا رو سرم خراب شد فقط بلند شدم رفتم
کوک : صبر کن این اشتباه شده
۱/ت : ولم کن (گریه کردم )
کوک : صبر کن میتونی سقدش کنی
۱/ت : ن نمیتونم اون حتی ی رگشم از منه نمیتونم نابودش کنم تنها فقط ی راه داره
کوک : چه راهی
۱/ت : خودکشی اینطوری هم من راحت میشم هم اون
کوک : خول شدی
۱/ت : اره پس مزاحمم نشو بزار کارم و انجام بدم
سوار ماشین شدم با تمام سرعت رفتم
کوک،: وایسا
کوک : اهههه باید چکار کنم ک
کوک : به ته زنگ زدم همه چیز براش تعریف
کردم امد دنبالم
ته : ۱/ت ،کجاست
کوک : اون دیونه شده می خواد خودکشی کنه
ته : این اتفاق نمی افته
ته : نمیدونی کجا رفته
کوک : اون ی بار می خواست این کارو کنه اما جلوش گرفتم فکر کنم رفته باشه اونجا
خفهیعیفنسفشفخیعبهب آدرس
پایان
۷۳.۶k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.