پارت ۳۵
از زبان یونا:
بعد بلند شدیم پوشیدیم من یه تیشرت لانگ مشکی انیمه ای با یه شلوار کارگو قهوه ای با یه کفش ال استار قهوه ای جونکوک یه تیپ مافیایی از همون دختر کش ها آخه همیشه همینجوریه استایلش هر وقت ازش میپرسم میگه من یه مافیام باید اینجوری باشم یعنی کلا استایلش این مدلیه و موهامو بازگذاشتم و ریختم دورم ولی چون موهام بلند بود اصلا به استایلم نمیومد به نظر خودم میخواستم کوتاهش کنم
_هوووف جونکوک
+جانم بیبی
_میخوام موهامو کوتاه کنم
+غلط کردی (اربده)
_واییی چرا داد میزنی قلبم ریخت
+دیگه همچین گویی نخوریااااا وگرنه کلتو میکنم
_جونکوک خب نگاه کن اصلا بهم نمیاد ایشششش به چه درد میخوره اصلا موی بلند دلم میخواد کوتاش کنم
+اتفاقا خیلی هم خوشگله حق نداری به اون موهای قشنگت که متعلق به منه دست بزنی وگرنه خفت میکنم
_منو خفه میکنی
+ا....اره
_واقعا که آخه کی با بیبیش اینجوری حرف میزنه جونکوک
+آه فاک خب تخصیر خودته چرت پرت میگی
_اصن بی خیال من گو خوردم قانع شدی
+هوم حالا بیا بغل ددی
رفتم و با ناراحتی بغلش کردم همونطور که اخمام تو هم بود
+بیبی وا کن اخماتو میدونی زیبایی دختر به چیشه
_چی
+به موهاش و اندامشه که تو هر دو رو داری بیبی (لبخند)
_اتفاقا این حرفو مامانم هم میزد
+خو راس میگه دیگه ببین تازه مامانت تجربش از من بیشتره
_خب مستر جئون نظرت چیه بریم دیگه الان شب میشه بعدم میگی نمیام
+باشه باشه بریم
بعد با هم رفتیم و سوار ماشین شدیم و راه افتادیم تو راه هی با هم شوخی ....شوخی که نه تیکه مینداخت بهم و من به شوخی میگرفتم چون جنبه شوخی رو دارم نه مث خودش بیجنبه ....
_خیلی خب اصن تو هر چی بگی من هستم اصن این بچه کوچولو رو میبینی اونجا من از این کمترم
+(در حال پاره شدن)
_باشه بخند ولی تو خیلی جذابی با اینکه این همه بهم تیکه انداختی
بعد بلند شدیم پوشیدیم من یه تیشرت لانگ مشکی انیمه ای با یه شلوار کارگو قهوه ای با یه کفش ال استار قهوه ای جونکوک یه تیپ مافیایی از همون دختر کش ها آخه همیشه همینجوریه استایلش هر وقت ازش میپرسم میگه من یه مافیام باید اینجوری باشم یعنی کلا استایلش این مدلیه و موهامو بازگذاشتم و ریختم دورم ولی چون موهام بلند بود اصلا به استایلم نمیومد به نظر خودم میخواستم کوتاهش کنم
_هوووف جونکوک
+جانم بیبی
_میخوام موهامو کوتاه کنم
+غلط کردی (اربده)
_واییی چرا داد میزنی قلبم ریخت
+دیگه همچین گویی نخوریااااا وگرنه کلتو میکنم
_جونکوک خب نگاه کن اصلا بهم نمیاد ایشششش به چه درد میخوره اصلا موی بلند دلم میخواد کوتاش کنم
+اتفاقا خیلی هم خوشگله حق نداری به اون موهای قشنگت که متعلق به منه دست بزنی وگرنه خفت میکنم
_منو خفه میکنی
+ا....اره
_واقعا که آخه کی با بیبیش اینجوری حرف میزنه جونکوک
+آه فاک خب تخصیر خودته چرت پرت میگی
_اصن بی خیال من گو خوردم قانع شدی
+هوم حالا بیا بغل ددی
رفتم و با ناراحتی بغلش کردم همونطور که اخمام تو هم بود
+بیبی وا کن اخماتو میدونی زیبایی دختر به چیشه
_چی
+به موهاش و اندامشه که تو هر دو رو داری بیبی (لبخند)
_اتفاقا این حرفو مامانم هم میزد
+خو راس میگه دیگه ببین تازه مامانت تجربش از من بیشتره
_خب مستر جئون نظرت چیه بریم دیگه الان شب میشه بعدم میگی نمیام
+باشه باشه بریم
بعد با هم رفتیم و سوار ماشین شدیم و راه افتادیم تو راه هی با هم شوخی ....شوخی که نه تیکه مینداخت بهم و من به شوخی میگرفتم چون جنبه شوخی رو دارم نه مث خودش بیجنبه ....
_خیلی خب اصن تو هر چی بگی من هستم اصن این بچه کوچولو رو میبینی اونجا من از این کمترم
+(در حال پاره شدن)
_باشه بخند ولی تو خیلی جذابی با اینکه این همه بهم تیکه انداختی
۶۶.۲k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.