پارتی هشت نفره p²⁵
یه هفته ای بود که توی کلبه بودیم...خیییلی بهمون خوش میگذشت و بعد از سه ماه تنبلی رو کنار گذاشتم و به حرف دکتر گوش کردم..دکترم گفته بود که باید ورزش کنم ولی نگفته بود که چه ورزش هایی:/برای همین رفتم سراغ جین،کوک،جیمین ...جین توی دوییدن خوب بود..کوک توی بوکس و اینجور چیزا..جیمین هم توی دراز و نشست..رفتم اول مو هامو شونه کردم..لباس تمیز پوشیدم *برای ورزش کردن *و جوراب پوشیدم* من همیشه جوراب میپوشم :|* رفتم توی حال
ا.ت: جین،کوک،جیمین
جین: یا جد بنگتن ..هندسامم لگد زد
کوک: شیر موز توی یخچاله...
جیمین: الان انیمه ها تموم شده..
ا.ت : میخواستم بگم که میخوام ورزش کن...برای همین به شماها نیاز دارم
جین: پیش خوب کسی اومدی ..بیا بریم توی جنگل..
جیمین: دراز و نشست برات بد نیست؟؟شکمت یکم اومده جلوها..
ا.ت : جیمین جان ...عزیزم من چیزیم نمیشه ..نگرانم نشو..
کوک: آخه اگر به بوکس ضربه بزنی و بخوره به شکمت چی.....
ا.ت: بابا چیزیم نمیشه ....نگرانم نباشید
*پرش زمانی به بعد از ظهر*
ا.ت: واییی فکر کنم ۵۰ کیلویی کم کردم
نامجون: دلم به حال بچم میسوزه ...فکر کنم الان خلال دندون شده..
ا.ت: :/:/:/
تهیونگ : اینجا دکتر نزدیکه...
ا.ت: چطور
شوگا: چون مطمئنیم که دردت میگیره...
جیهوپ: اینجا دکتر هم داره ...صبح دیدیم
ا.ت: جین،کوک،جیمین
جین: یا جد بنگتن ..هندسامم لگد زد
کوک: شیر موز توی یخچاله...
جیمین: الان انیمه ها تموم شده..
ا.ت : میخواستم بگم که میخوام ورزش کن...برای همین به شماها نیاز دارم
جین: پیش خوب کسی اومدی ..بیا بریم توی جنگل..
جیمین: دراز و نشست برات بد نیست؟؟شکمت یکم اومده جلوها..
ا.ت : جیمین جان ...عزیزم من چیزیم نمیشه ..نگرانم نشو..
کوک: آخه اگر به بوکس ضربه بزنی و بخوره به شکمت چی.....
ا.ت: بابا چیزیم نمیشه ....نگرانم نباشید
*پرش زمانی به بعد از ظهر*
ا.ت: واییی فکر کنم ۵۰ کیلویی کم کردم
نامجون: دلم به حال بچم میسوزه ...فکر کنم الان خلال دندون شده..
ا.ت: :/:/:/
تهیونگ : اینجا دکتر نزدیکه...
ا.ت: چطور
شوگا: چون مطمئنیم که دردت میگیره...
جیهوپ: اینجا دکتر هم داره ...صبح دیدیم
۳.۴k
۱۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.