فیک سایه سیاه (F2) پارت ⁵⁹
دایانا ؛ خسته بودم واسه همینم رفتم روی تختم دراز کشیدم و یکم خوابیدم
رزالین ؛ باید در مورد دایانا با جیمین صحبت کنم باید بدونم جیمین هنوزم بهش علاقه داره یا نه ؟
اون یه دختره ولی زندگیش اونقدر خشن و بی روحه نمیخوام اون اینجوری زندگی کنه میخوام خوشحال باشه گوشیو برداشتم زنگ زدم جیمین
جیمین :سلام بفرمایید
رزالین : سلام جیمین خانم بیون هستم
جیمین : خانم حالتون چطوره ؟
رزالین : ممنونم پسرم میخواستم ببینمت موضوع مهمی هست که باید باهات در میون بزارم
جیمین : بله حتما کجا باید همو ببینیم
رزالین : ادرس رو برات میفرستم
جیمین : باشه پس میبینمتون
ویو دایانا :
از خواب بیدار شدم ساعت 5 بود بلند شدم لباسامو عوض کردم و رفتم پایین که دیدم کسی نیست
دایانا : جک
جک : بله خانم
دایانا : بقیه کجان ؟
جک : اقا و خانم رفتن خرید ، خانم بزرگ هم کار داشتن رفتن بیرون
دایانا : خیله خب ، بریم اتاق کنترل که کلی کار داریم باید دو نفرو پیدا کنیم
جک: چشم
دایانا ؛همراه جک رفتم اتاق کنترل باید میدونستم اون جاسوس کیه
دایانا : این شماره رو برام پیدا کن مشخصاتشو میخوام
جک : چشم
دایانا : روی صندلی نشسته بودم که گوشیم زنگ خورد ناشناس بود جواب دادم
دایانا : بفرمایید
ناشناس : سلام حالت چطوره ؟
دایانا : شما ؟
ناشناس : یه اشنای قدیمی
دایانا : من اشنای قدیمی ندارم اشتباه گرفتی
ناشناس : تند نرو دایانا ، اون تصادفو به یاد بیار
دایانا : کای جینهو ، میدونستی وقتی اسمتو شنیدم چهره نحست اومد جلو چشام هنوزم همونقدر زشتی
ناشناس : نمیدونم اگه میخوای بدونی بیا از نزدیک منو ببین
دایانا : به موقع میامو بهت سر میزنم
ناشناس : امروز کارت خوب بود فکرشم نمیکردم بعد این همه سال قاتل برادرم و رقیبمو تو یه نفر ببینم
دایانا : گوش کن من فقط قاتل برادرتم رقیبت رزالین بیونه در ضمن اینو بدون از اعضای گروه بیون دور بمون وگرنه خیلی زود میری پیش برادرت
ناشناس : تند نرو تو هنوز منو نشناختی
دایانا : نیازی نیست ادمای اشغال مثل تو زیاد دیدم ، به زودی همو میبینم
ناشناس: منتظرتم
دایانا ؛ گوشیو قطع کردم برگشتم داخل اتاق
جک : بفرمایید خانم پیداش کردم
دایانا : اوم خوبه ببینم
جک : یکی از افراد کای جینهو ، اسمش دو گانگجه ۲۷ سالشه شماره تلفن اصلی و ادرسش هم اینجاست
دایانا : عالیه جک حالا بریم سراغ بعدی ، سوابق تماس جسیکا
جک : چی خانم ؟
دایانا : زو باش جک لیست تماسای اخیرشو میخوام یکی به اسم مین وو برام پیدا کن زود باش
جک : چشم خانم
ویو جیمین :
خانم رزالین میخواست منو ببینه نمیدونستم چیکارم داره یکم نگران بودم رفتم به محل قرار یه باغ بزرگ بود رفتم داخل که دیدم....
رزالین ؛ باید در مورد دایانا با جیمین صحبت کنم باید بدونم جیمین هنوزم بهش علاقه داره یا نه ؟
اون یه دختره ولی زندگیش اونقدر خشن و بی روحه نمیخوام اون اینجوری زندگی کنه میخوام خوشحال باشه گوشیو برداشتم زنگ زدم جیمین
جیمین :سلام بفرمایید
رزالین : سلام جیمین خانم بیون هستم
جیمین : خانم حالتون چطوره ؟
رزالین : ممنونم پسرم میخواستم ببینمت موضوع مهمی هست که باید باهات در میون بزارم
جیمین : بله حتما کجا باید همو ببینیم
رزالین : ادرس رو برات میفرستم
جیمین : باشه پس میبینمتون
ویو دایانا :
از خواب بیدار شدم ساعت 5 بود بلند شدم لباسامو عوض کردم و رفتم پایین که دیدم کسی نیست
دایانا : جک
جک : بله خانم
دایانا : بقیه کجان ؟
جک : اقا و خانم رفتن خرید ، خانم بزرگ هم کار داشتن رفتن بیرون
دایانا : خیله خب ، بریم اتاق کنترل که کلی کار داریم باید دو نفرو پیدا کنیم
جک: چشم
دایانا ؛همراه جک رفتم اتاق کنترل باید میدونستم اون جاسوس کیه
دایانا : این شماره رو برام پیدا کن مشخصاتشو میخوام
جک : چشم
دایانا : روی صندلی نشسته بودم که گوشیم زنگ خورد ناشناس بود جواب دادم
دایانا : بفرمایید
ناشناس : سلام حالت چطوره ؟
دایانا : شما ؟
ناشناس : یه اشنای قدیمی
دایانا : من اشنای قدیمی ندارم اشتباه گرفتی
ناشناس : تند نرو دایانا ، اون تصادفو به یاد بیار
دایانا : کای جینهو ، میدونستی وقتی اسمتو شنیدم چهره نحست اومد جلو چشام هنوزم همونقدر زشتی
ناشناس : نمیدونم اگه میخوای بدونی بیا از نزدیک منو ببین
دایانا : به موقع میامو بهت سر میزنم
ناشناس : امروز کارت خوب بود فکرشم نمیکردم بعد این همه سال قاتل برادرم و رقیبمو تو یه نفر ببینم
دایانا : گوش کن من فقط قاتل برادرتم رقیبت رزالین بیونه در ضمن اینو بدون از اعضای گروه بیون دور بمون وگرنه خیلی زود میری پیش برادرت
ناشناس : تند نرو تو هنوز منو نشناختی
دایانا : نیازی نیست ادمای اشغال مثل تو زیاد دیدم ، به زودی همو میبینم
ناشناس: منتظرتم
دایانا ؛ گوشیو قطع کردم برگشتم داخل اتاق
جک : بفرمایید خانم پیداش کردم
دایانا : اوم خوبه ببینم
جک : یکی از افراد کای جینهو ، اسمش دو گانگجه ۲۷ سالشه شماره تلفن اصلی و ادرسش هم اینجاست
دایانا : عالیه جک حالا بریم سراغ بعدی ، سوابق تماس جسیکا
جک : چی خانم ؟
دایانا : زو باش جک لیست تماسای اخیرشو میخوام یکی به اسم مین وو برام پیدا کن زود باش
جک : چشم خانم
ویو جیمین :
خانم رزالین میخواست منو ببینه نمیدونستم چیکارم داره یکم نگران بودم رفتم به محل قرار یه باغ بزرگ بود رفتم داخل که دیدم....
۴۷.۱k
۰۲ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.