زنانی چون من
زنانی چون من
نمیتوانند صحبت کنند
واژهها چونان استخوانی در گلویشان گیر میکنند
به گونهای که ترجیح می دهند ببلعندشانتا بیرون بیاورند
زنانی چون من
تنها
گریه کردن را بلدند
با اشک هایی غیرقابل کنترل
که ناگهان
چون رگی بریده
بیرون میجهند و به چشم می آیند
زنانی چون من
سیلیها را تاب می آورند
بی آنکه جرات کنند عکس العملی نشان دهند
می لرزند از خشم
اما خشم شان را
همانند شیری در قفس
سرکوب میکنند
زنانی چون من آزادی را
درخواب می بینند
نمیتوانند صحبت کنند
واژهها چونان استخوانی در گلویشان گیر میکنند
به گونهای که ترجیح می دهند ببلعندشانتا بیرون بیاورند
زنانی چون من
تنها
گریه کردن را بلدند
با اشک هایی غیرقابل کنترل
که ناگهان
چون رگی بریده
بیرون میجهند و به چشم می آیند
زنانی چون من
سیلیها را تاب می آورند
بی آنکه جرات کنند عکس العملی نشان دهند
می لرزند از خشم
اما خشم شان را
همانند شیری در قفس
سرکوب میکنند
زنانی چون من آزادی را
درخواب می بینند
۳.۱k
۲۱ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.