تک پارتی
تک پارتی
{وقتی باهاش قهر بودی }
ساعت 2شب بود
روی تخت دراز کشیده بودم
با جیمین بحث کرده بودم رفته بود بیرون
برای اولین بار سرم داد زد
خیلی ازش ناراحت بودم
ولی تقصیر دوتامون بود اروم گریه میکردم
بارون میومد صدای باز شدن در اومد
فهمیدم جیمینه خودمو به خواب زدم
جیمین: ا.ت قشنگم ازم ناراحتی؟
ا.ت: ....
جیمین: میدونم بیداری ببخشید عشقم من عصبی بودم
چن دقیقه گذش هیچ حرفی نزدم
بلند شد رفت بیرون از اتاق
دوباره در اتاقو باز کرد چشامو بستم
جیمین: اگه باهام حرف نزنی خودم این شیرکاکائو هارو میخورم
ا.ت سریع بلند شد و گف
ا.ت: عه تویی کجا رفته بودی ؟ این شیرکاکائو برا منه ؟
جیمین: خنده*
ا.ت:برا منهههههه؟ (کیوت)
جیمین: باهام اشتی کن بهت اینارو میدم
ا.ت: من فقط خواب بودم اصلا ناراحت نشدم و قهر نیستم شیرکاکائو رو بده
جیمین ا.ت رو بغل کرد و آروم لباشو روی لبای ا.ت گذاشت و بوسیدش
جیمین: لبخند*
ا.ت: لبخند متقابل*
جیمین: خیلی دوست دارم
ا.ت: من بیشتر
{وقتی باهاش قهر بودی }
ساعت 2شب بود
روی تخت دراز کشیده بودم
با جیمین بحث کرده بودم رفته بود بیرون
برای اولین بار سرم داد زد
خیلی ازش ناراحت بودم
ولی تقصیر دوتامون بود اروم گریه میکردم
بارون میومد صدای باز شدن در اومد
فهمیدم جیمینه خودمو به خواب زدم
جیمین: ا.ت قشنگم ازم ناراحتی؟
ا.ت: ....
جیمین: میدونم بیداری ببخشید عشقم من عصبی بودم
چن دقیقه گذش هیچ حرفی نزدم
بلند شد رفت بیرون از اتاق
دوباره در اتاقو باز کرد چشامو بستم
جیمین: اگه باهام حرف نزنی خودم این شیرکاکائو هارو میخورم
ا.ت سریع بلند شد و گف
ا.ت: عه تویی کجا رفته بودی ؟ این شیرکاکائو برا منه ؟
جیمین: خنده*
ا.ت:برا منهههههه؟ (کیوت)
جیمین: باهام اشتی کن بهت اینارو میدم
ا.ت: من فقط خواب بودم اصلا ناراحت نشدم و قهر نیستم شیرکاکائو رو بده
جیمین ا.ت رو بغل کرد و آروم لباشو روی لبای ا.ت گذاشت و بوسیدش
جیمین: لبخند*
ا.ت: لبخند متقابل*
جیمین: خیلی دوست دارم
ا.ت: من بیشتر
۶.۲k
۲۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.