بقیه ی ۲۲
بقیه ی ۲۲
شوگا : از همون لحظه ای که دوست شدیم تا الان . اونا دیگه زیاده روی کردن .
ا.ت : اینا تو قرارداد بود .
تهیونگ : اینا بودو تو امضا کردی ؟😶
جیمین : دختر مردومو ما فکر کردیم تو بیگناهی! ولی مثل اینکه اصلا مشکل از خود شماست!
ا.ت : منو کار دارن باید برم خدافس
جمیمین :خدافس
تهیونگ: خدافظ 😒
شوگا : خدافظ منم میخوابم .
جونگ کوک :اوممم شیر موزمو اووردن خدافظ😛
جیمین :حالا تو هم .😒
((چتشون تموم شد))
هعی اوووف داشتم میرفتم یکم تو اینستا بگردم که شوگا اومد تو گفتم در زدن بلد نیستی ؟
گفت خا خفه پیداش کردم
گفتم جدی؟ کجاس ؟
گفت تو زیر زمین همین جا بیا بریم .
شوگا : از همون لحظه ای که دوست شدیم تا الان . اونا دیگه زیاده روی کردن .
ا.ت : اینا تو قرارداد بود .
تهیونگ : اینا بودو تو امضا کردی ؟😶
جیمین : دختر مردومو ما فکر کردیم تو بیگناهی! ولی مثل اینکه اصلا مشکل از خود شماست!
ا.ت : منو کار دارن باید برم خدافس
جمیمین :خدافس
تهیونگ: خدافظ 😒
شوگا : خدافظ منم میخوابم .
جونگ کوک :اوممم شیر موزمو اووردن خدافظ😛
جیمین :حالا تو هم .😒
((چتشون تموم شد))
هعی اوووف داشتم میرفتم یکم تو اینستا بگردم که شوگا اومد تو گفتم در زدن بلد نیستی ؟
گفت خا خفه پیداش کردم
گفتم جدی؟ کجاس ؟
گفت تو زیر زمین همین جا بیا بریم .
۲.۸k
۲۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.