پارت ۱۲
ماشینو آوردم بیرون که ارسلانو دیدم عصبانی به من خیره شده بود سریع زنگ زدم نازنین گفتم
-الو الودو
-چی شده قط کن دارم میام
-نه نه نیا ارسلان پایینه
-یا علی اون اینجا چیکار میکنه؟
-نمیدونم فقط نیا خب
قط کردم که ارسلان خیلی سریع اومد جلو درو باز کردو بقل من نشست
- دختر من کجاس؟
-چیکارش داری؟
-به تو هیچ ربطی نداره
-پس به تو هم ربطی نداره که نازنین کجاست
-منو سگ نکن باید باهاش حرف بزنم
-به من بگو میگم بهش
-اخه تو مگه وکیل وسیشی
-ببین من هم وکیلشم هم مامانشم هم باباشم هم ابجیشم هم رفیقشم
-ببین میدونم نازنین اینجاست بهش زنگ بزن بیاد پایین اگر نه
-اگر نه چی؟
-میسپرمت دست کسایی که تیکه تیکت میکنن
-هر هر جوک با مزه ای بود منو تهدید نکنا نازنینم اینجا نیست
یهو فکمو تو دستاش گرفت گفت
- زنگ بزن به نازنین همین الان
-خیل خب
زنگ زدم به نازنین که صداش پیچید
-پشت سرتونم ارسلان به رها دست بزنی دیگه حتی اسمتم نمیارم
ارسلان منو ول کرد و از ماشین پیاده شد و پا تند کرد سمت نازنین منم از ماشین پیاده شدم که دیدم ارسلان نازنین بغل کرده و نازنین بی حرکت وایساده
-الو الودو
-چی شده قط کن دارم میام
-نه نه نیا ارسلان پایینه
-یا علی اون اینجا چیکار میکنه؟
-نمیدونم فقط نیا خب
قط کردم که ارسلان خیلی سریع اومد جلو درو باز کردو بقل من نشست
- دختر من کجاس؟
-چیکارش داری؟
-به تو هیچ ربطی نداره
-پس به تو هم ربطی نداره که نازنین کجاست
-منو سگ نکن باید باهاش حرف بزنم
-به من بگو میگم بهش
-اخه تو مگه وکیل وسیشی
-ببین من هم وکیلشم هم مامانشم هم باباشم هم ابجیشم هم رفیقشم
-ببین میدونم نازنین اینجاست بهش زنگ بزن بیاد پایین اگر نه
-اگر نه چی؟
-میسپرمت دست کسایی که تیکه تیکت میکنن
-هر هر جوک با مزه ای بود منو تهدید نکنا نازنینم اینجا نیست
یهو فکمو تو دستاش گرفت گفت
- زنگ بزن به نازنین همین الان
-خیل خب
زنگ زدم به نازنین که صداش پیچید
-پشت سرتونم ارسلان به رها دست بزنی دیگه حتی اسمتم نمیارم
ارسلان منو ول کرد و از ماشین پیاده شد و پا تند کرد سمت نازنین منم از ماشین پیاده شدم که دیدم ارسلان نازنین بغل کرده و نازنین بی حرکت وایساده
۱.۳k
۰۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.