بسیاری از ما اسم نسیم شمال به گوشمان خورده
بسیاری از ما اسم نسیم شمال به گوشمان خورده
سید اشرف الدین گیلانی ملقب به نسیم شمال که وی روزنامه ای با همین نام در اواسط دهه ی 20 و 30 خورشیدی با موضوع نقد اجتماعی- سیاسی دوران پهلوی منتشر میکرد.
تقریبا این مصراع را همه ی ما شنیده اییم
با ال علی هرکه در افتاد ور افتاد
اما کمتر کسی از ما می داند این مصراع بخشی از شعر بسیار زیبای نسیم شمال در وصف یگانه سلطان سرزمین پارس امام رضا ع است....امید که روح او قرین درگاه حق قرار بگیرد
ديشب به سرم باز هواي دگر افتاد
در خواب مرا سوي خراسان گذر افتاد
چشمم به ضريح شه والا گهر افتاد
اين شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد :
با آل علي هر که در افتاد، ور افتاد
اين قبر غريبُ الغُرَبا ، خسرو طوس است
اين قبر مُعین الضعفا ، شمس شموس است
خاک در او مَلجإ ارواح و نفوس است
بايد ز ره صدق بر اين خاک در افتاد
با آل علي هر که در افتاد، ور افتاد
حوران بهشتی زده اندر حرمش صف
خیل مَلَک از نور طبقها همه بر کف
شاهان به ادب در حرمش گشته مُشَرّف
اینجاست که تاج از سر هر تاجوَر افتاد
با آل علی هر که درافتاد، ور افتاد
اولاد علي شافع يوم عَرَصاتند
داراي مقامات رفيعُ الدرجاتند
در روز قيامت همه اسباب نجاتند
اي واي بر آن کس که به این آل در افتاد
با آل علي هر که در افتاد، ور افتاد
کام و دهن از نام علي يافت حلاوت
گل در چمن از نام علي يافت طراوت
هر کس که به اين سلسله بنمود عداوت
در روز جزا جايگهش در سقر افتاد
با آل علي هر که در افتاد ور افتاد
هر کس که به اين سلسله ي پاک جفا کرد
بد کرد و نفهميد وغلط کرد وخطا کرد
ديدي که يزيد از ستم و کينه چه ها کرد
آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد
با آل علي هر که در افتاد ور افتاد
ای قبله ی هفتم که توئی مظهر یاهو
ای حجت هشتم که توئی ضامن آهو
ما جمله نمودیم به سوی حَرَمَت رو
از عشق تو در قلب و دل ما شَرَر افتاد
با آل علی هر که درافتاد، ورافتاد
سید اشرف الدین گیلانی ملقب به نسیم شمال که وی روزنامه ای با همین نام در اواسط دهه ی 20 و 30 خورشیدی با موضوع نقد اجتماعی- سیاسی دوران پهلوی منتشر میکرد.
تقریبا این مصراع را همه ی ما شنیده اییم
با ال علی هرکه در افتاد ور افتاد
اما کمتر کسی از ما می داند این مصراع بخشی از شعر بسیار زیبای نسیم شمال در وصف یگانه سلطان سرزمین پارس امام رضا ع است....امید که روح او قرین درگاه حق قرار بگیرد
ديشب به سرم باز هواي دگر افتاد
در خواب مرا سوي خراسان گذر افتاد
چشمم به ضريح شه والا گهر افتاد
اين شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد :
با آل علي هر که در افتاد، ور افتاد
اين قبر غريبُ الغُرَبا ، خسرو طوس است
اين قبر مُعین الضعفا ، شمس شموس است
خاک در او مَلجإ ارواح و نفوس است
بايد ز ره صدق بر اين خاک در افتاد
با آل علي هر که در افتاد، ور افتاد
حوران بهشتی زده اندر حرمش صف
خیل مَلَک از نور طبقها همه بر کف
شاهان به ادب در حرمش گشته مُشَرّف
اینجاست که تاج از سر هر تاجوَر افتاد
با آل علی هر که درافتاد، ور افتاد
اولاد علي شافع يوم عَرَصاتند
داراي مقامات رفيعُ الدرجاتند
در روز قيامت همه اسباب نجاتند
اي واي بر آن کس که به این آل در افتاد
با آل علي هر که در افتاد، ور افتاد
کام و دهن از نام علي يافت حلاوت
گل در چمن از نام علي يافت طراوت
هر کس که به اين سلسله بنمود عداوت
در روز جزا جايگهش در سقر افتاد
با آل علي هر که در افتاد ور افتاد
هر کس که به اين سلسله ي پاک جفا کرد
بد کرد و نفهميد وغلط کرد وخطا کرد
ديدي که يزيد از ستم و کينه چه ها کرد
آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد
با آل علي هر که در افتاد ور افتاد
ای قبله ی هفتم که توئی مظهر یاهو
ای حجت هشتم که توئی ضامن آهو
ما جمله نمودیم به سوی حَرَمَت رو
از عشق تو در قلب و دل ما شَرَر افتاد
با آل علی هر که درافتاد، ورافتاد
۲.۵k
۰۲ دی ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.