Ma reine : ملکهِ من♥️👸
Ma reine : ملکهِمن♥️👸
دکتر: این تشنج ک میکنید تاحالا چند بار براتون اتفاق افتاده؟
بهدیس: ۵بار
دکتر: اخرین بارش مال کی بوده؟
بهدیس: ۷ماه پیش
دکتر: اگر دوباره تشنج کنید بچتون از دست میدین اخه تشنج شما بخاطر تب نیست تشنج شما بخاطر ضعیف بدنتون هست الاتم بدنتون هم کم خونی هم کمبود اهن داره و اینو باید جدی بگیرید،حالا من برای ۳ماه دیگ براتون وقت میزارم ۳ماه دیگ بهتون زنگ میزنیم بیاین اینجا ک دوباره ازتون ازمایش بگیریم
بهدیس: مرسی
داشتیم میرفتیم ک دکتر گفت میخواد تنهایی با فرزین صحبت کنه
دکتر: اقا شما وایسین باهاتون کار دارم(فرزین میگه)
فرزین روشو کرد طرفم
فرزین: بیا این کلید ماشین برو بشین تو ماشین
بهدیس: باشه
رفتم نشستم تو ماشین
(فرزین)
بهدیس رفت منم پیش دکتر(دکتر خانومه) دیدم دکتره همنجور بهم نزدیک شد
فرزین: چیکار میکنی؟
دکتر: همچین پسر جذابی چرا باید با دختری مثل اون باشی
منو پرت کرد رو مبل
فرزین: برو کنار برو گمشو
دکتر: من روت کراش زدم
امدم لبامو ببوسه ک پرتش کردم اونور و از مطب زدم بیرون
(بهدیس)
منتظره فرزین بودم ک امدش نشست ک رنگ صورتش پریده بود یکدفعه چشمم به گردنش خورد ک جای رژ لب بود قبلم وایستاد
بهدیس: این چی فرزین رو گردنت(باگریه)
فرزین: چی؟
بهدیس:کی گردنتو بوسیده؟
فرزین از تو ایینه ماشین گردنشو نگاه کرد
بهدیس: خیلی بدی
از ماشین زدم بیرون و بدو بدو میکردم و فرزین هم دنبالم میدوید اینقدر تند تند رفتم ک گمم کرد تو جمعیت....
دکتر: این تشنج ک میکنید تاحالا چند بار براتون اتفاق افتاده؟
بهدیس: ۵بار
دکتر: اخرین بارش مال کی بوده؟
بهدیس: ۷ماه پیش
دکتر: اگر دوباره تشنج کنید بچتون از دست میدین اخه تشنج شما بخاطر تب نیست تشنج شما بخاطر ضعیف بدنتون هست الاتم بدنتون هم کم خونی هم کمبود اهن داره و اینو باید جدی بگیرید،حالا من برای ۳ماه دیگ براتون وقت میزارم ۳ماه دیگ بهتون زنگ میزنیم بیاین اینجا ک دوباره ازتون ازمایش بگیریم
بهدیس: مرسی
داشتیم میرفتیم ک دکتر گفت میخواد تنهایی با فرزین صحبت کنه
دکتر: اقا شما وایسین باهاتون کار دارم(فرزین میگه)
فرزین روشو کرد طرفم
فرزین: بیا این کلید ماشین برو بشین تو ماشین
بهدیس: باشه
رفتم نشستم تو ماشین
(فرزین)
بهدیس رفت منم پیش دکتر(دکتر خانومه) دیدم دکتره همنجور بهم نزدیک شد
فرزین: چیکار میکنی؟
دکتر: همچین پسر جذابی چرا باید با دختری مثل اون باشی
منو پرت کرد رو مبل
فرزین: برو کنار برو گمشو
دکتر: من روت کراش زدم
امدم لبامو ببوسه ک پرتش کردم اونور و از مطب زدم بیرون
(بهدیس)
منتظره فرزین بودم ک امدش نشست ک رنگ صورتش پریده بود یکدفعه چشمم به گردنش خورد ک جای رژ لب بود قبلم وایستاد
بهدیس: این چی فرزین رو گردنت(باگریه)
فرزین: چی؟
بهدیس:کی گردنتو بوسیده؟
فرزین از تو ایینه ماشین گردنشو نگاه کرد
بهدیس: خیلی بدی
از ماشین زدم بیرون و بدو بدو میکردم و فرزین هم دنبالم میدوید اینقدر تند تند رفتم ک گمم کرد تو جمعیت....
۷.۷k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.