قدرت عشق Part. 31
هاناـ رانگ نگاه کن ما نمی تونیم باهم باشیم
شاید هم بشه ولی سخته به همین راحتی ها نیست در دسر داره
رانگ ـ چی میگی هانا درست صحبت کن
هانا ـ نگاه کن نمی تونم دقیق بهت بگم ولی دو نفر هستن که نمی خوان ما دوتا باهم باشیم و هر دوتا هم از نزدیکان تو هستن
و یکی شون گرگ در لباس میش همیشه کنار تو هست و تو مثل چشمات بهش اطمینان داری ولی همین اطمینان باعث
خراب شدن زندگی ما شد
وگرنه الا منو تو می تونستیم باهم باشیم
رانگ ـ درست حرف بزن هانا من نمی فهمم راجب کی میگی
هانا ـ من نمی تونم بیشتر از اینا برات توضیح بدم ولی تا اونا هستن منو تو نمی تونیم باهم باشیم
ولی اینو بدون که یکی از اونا همیشه
دیش تو عه پس از من به تو نصیحت که اینایی که بهت گفتم رو به هیچ کس نگو
رانگ. باشه من حاضرم هر کاری کنم
تا دوباره منو تو پیش هم برگردیم
هانا ـ خوب من الا باید برم
رانگ ـ صبر کن کجا یعنی تو الا منو دوست داری یا نه حلضری دو باره پیش هم برگردیم
هانا ـ رانگ لطفا این سوال رو ازم نپرس
شاید هم بشه ولی سخته به همین راحتی ها نیست در دسر داره
رانگ ـ چی میگی هانا درست صحبت کن
هانا ـ نگاه کن نمی تونم دقیق بهت بگم ولی دو نفر هستن که نمی خوان ما دوتا باهم باشیم و هر دوتا هم از نزدیکان تو هستن
و یکی شون گرگ در لباس میش همیشه کنار تو هست و تو مثل چشمات بهش اطمینان داری ولی همین اطمینان باعث
خراب شدن زندگی ما شد
وگرنه الا منو تو می تونستیم باهم باشیم
رانگ ـ درست حرف بزن هانا من نمی فهمم راجب کی میگی
هانا ـ من نمی تونم بیشتر از اینا برات توضیح بدم ولی تا اونا هستن منو تو نمی تونیم باهم باشیم
ولی اینو بدون که یکی از اونا همیشه
دیش تو عه پس از من به تو نصیحت که اینایی که بهت گفتم رو به هیچ کس نگو
رانگ. باشه من حاضرم هر کاری کنم
تا دوباره منو تو پیش هم برگردیم
هانا ـ خوب من الا باید برم
رانگ ـ صبر کن کجا یعنی تو الا منو دوست داری یا نه حلضری دو باره پیش هم برگردیم
هانا ـ رانگ لطفا این سوال رو ازم نپرس
۸.۲k
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.