چشم های تو قهوه ی ترک است.
چشم های تو قهوه ی ترک است.
خنده هایت عطر پخت شیرینی دانمارکی.
تنت ماسه ی داغ دریا در ظهر تابستان.
لبهایت ... نمیدانم بگویم درخت مبارک انجیر است یا خرمالو !
ولی مراقب باش شاید همسایه شما دزد باشد!
میترسم میوه های روی شاخه هایت را بچینند و نوبت به دستان من نرسد!
تو که نمیدانی از کی در انتظار نشسته ام !
تو مثل شعر تازه می مانی که تا به حال کسی نسروده!
گاه مانند یک تیتر خبری همه را به وجد می آوری!
تو مرا به یاد فیلمهای کلاسیک هالیوود می اندازی؛ همانند آنها بکر،اصیل،نجیب و شاید دست نیافتنی هستی!
ولی من این چیزها هالیم نیست!
آن چنان تشنه تو هستم که می خواهم به اندازه تمام اقیانوسها در کنارت سر کنم.
گاه شبیه آتش میشوی!
میترسم بسوزانی ام و خاکستر شدنم مسرورت کند!
هرچند مرا چه به سوزاندن!
من هروز دارم در انتظار آمدنت ذوب می شوم
نوشته از : #زهرا_دلشاد
خنده هایت عطر پخت شیرینی دانمارکی.
تنت ماسه ی داغ دریا در ظهر تابستان.
لبهایت ... نمیدانم بگویم درخت مبارک انجیر است یا خرمالو !
ولی مراقب باش شاید همسایه شما دزد باشد!
میترسم میوه های روی شاخه هایت را بچینند و نوبت به دستان من نرسد!
تو که نمیدانی از کی در انتظار نشسته ام !
تو مثل شعر تازه می مانی که تا به حال کسی نسروده!
گاه مانند یک تیتر خبری همه را به وجد می آوری!
تو مرا به یاد فیلمهای کلاسیک هالیوود می اندازی؛ همانند آنها بکر،اصیل،نجیب و شاید دست نیافتنی هستی!
ولی من این چیزها هالیم نیست!
آن چنان تشنه تو هستم که می خواهم به اندازه تمام اقیانوسها در کنارت سر کنم.
گاه شبیه آتش میشوی!
میترسم بسوزانی ام و خاکستر شدنم مسرورت کند!
هرچند مرا چه به سوزاندن!
من هروز دارم در انتظار آمدنت ذوب می شوم
نوشته از : #زهرا_دلشاد
۱.۹k
۱۶ آبان ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.