(۱۲سال پیش)پارت ۵۹
(۱۲سال پیش)پارت ۵۹
ا.ت:واقعا مرسی اگه نبودی نمیدونستم چجوری سوسک و بکشم خیلی گنده بود😳
کوک:اوم
ا.ت:خب باشه برو بخواب من دیگه میرم دستشویی
کوک:باشه منتظرتم
ا.ت:جان؟🙂
کوک:منظورم اینه منتظرم تا بیای😂
ا.ت:اها😂
بعد از دستشویی رفتم چراغای پذیرایی و آشپزخونه رو خاموش کردم و رفتم تو اتاق
کوک:عا اومدی
ا.ت:اوهوم
کوک:گرسنت نیس؟
ا.ت:چرا یکم
کوک:پس خوب موقعی گفتم منتظر بودم بیای بهت بگم گرسنته یا نه چون من خیلی گرسنمه
ا.ت:میخوای چیزی برات درست کنم؟
کوک:نه نه ایندفه رو بسپر من
ا.ت:باش مطمئنی از پسش بر میای؟
کوک:اوهوم
کوک رفت تا یچیزی درست کنه منم نشستم رو تخت
ا.ت:هعی
کوک:عا نونا
ا.ت:بله
کوک:تو غذای تند دوست داری؟
ا.ت:آره خیلی
کوک:خیلی خب پس
ا.ت:اوم
یکم تو گوشی چرخیدم و بعد حس کردم یه بویی میاد
ا.ت:بوی چیه؟🤔
سعی کردم بفهمم بوی چیه ولی از دور متوجه نمیشدم بخاطر همین بو رو دنبال کردم
ا.ت:بوی دوکبوکیههههه🥹🥹(داد)
کوک:عا نونا اومدی
ا.ت:اوهوم🥹اوپا چه کردی به به🥹
کوک:بلهبله😁
واقعا حرف نداشت دوکبوکی ای که با پنیر مخلوط کرده بود و و جاجانگمیون و همونجور که دوست داشتم درست کرده بود
ا.ت:باورم نمیشه دقیقا چیزیه که دوست دارم🥹
کوک:جدی؟😄
ا.ت:اوهوم 🥹
کوک:خیلیم عالی😄👌
ا.ت:بزار کمکت کنم میز و بچینیم زیاد گرسنم نبود ولی الان خیلی گرسنم شد😂
کوک:😂😂
باهم دیگه میز و چیدیم و نشستیم
کوک:اول تو شروع کن
ا.ت:باشه😊
اول یکم جاجانگمیون خوردم
ا.ت:حرف ندارهههه😳👌
کوک:خوشمزس؟😁
ا.ت:عالیهههه🥹
کوک:خوبه
بعد شروع کردم دوکبوکی خوردم
ا.ت:واییییییی خیلی خوبههه
کوک:بهم بگو چجوریه مزش😊
ا.ت:وقتی میزاری دهنت اون حالت نرمی و چسبندگیش حس میشه و مزه ی تندیش هم حس میشه که فوق العادس🥹
کوک:خوبه پس خوشت اومده😄
ا.ت:خیلی
بعد از غذا یکم باهم صحبت کردیم و بعد من آماده شدم تا ظرفارو بشورم
کوک:نونا تو ظرفارو بشور منم میز و دستمال میکشم خیلی کثیف شده
ا.ت:باشه😊
ا.ت:واقعا مرسی اگه نبودی نمیدونستم چجوری سوسک و بکشم خیلی گنده بود😳
کوک:اوم
ا.ت:خب باشه برو بخواب من دیگه میرم دستشویی
کوک:باشه منتظرتم
ا.ت:جان؟🙂
کوک:منظورم اینه منتظرم تا بیای😂
ا.ت:اها😂
بعد از دستشویی رفتم چراغای پذیرایی و آشپزخونه رو خاموش کردم و رفتم تو اتاق
کوک:عا اومدی
ا.ت:اوهوم
کوک:گرسنت نیس؟
ا.ت:چرا یکم
کوک:پس خوب موقعی گفتم منتظر بودم بیای بهت بگم گرسنته یا نه چون من خیلی گرسنمه
ا.ت:میخوای چیزی برات درست کنم؟
کوک:نه نه ایندفه رو بسپر من
ا.ت:باش مطمئنی از پسش بر میای؟
کوک:اوهوم
کوک رفت تا یچیزی درست کنه منم نشستم رو تخت
ا.ت:هعی
کوک:عا نونا
ا.ت:بله
کوک:تو غذای تند دوست داری؟
ا.ت:آره خیلی
کوک:خیلی خب پس
ا.ت:اوم
یکم تو گوشی چرخیدم و بعد حس کردم یه بویی میاد
ا.ت:بوی چیه؟🤔
سعی کردم بفهمم بوی چیه ولی از دور متوجه نمیشدم بخاطر همین بو رو دنبال کردم
ا.ت:بوی دوکبوکیههههه🥹🥹(داد)
کوک:عا نونا اومدی
ا.ت:اوهوم🥹اوپا چه کردی به به🥹
کوک:بلهبله😁
واقعا حرف نداشت دوکبوکی ای که با پنیر مخلوط کرده بود و و جاجانگمیون و همونجور که دوست داشتم درست کرده بود
ا.ت:باورم نمیشه دقیقا چیزیه که دوست دارم🥹
کوک:جدی؟😄
ا.ت:اوهوم 🥹
کوک:خیلیم عالی😄👌
ا.ت:بزار کمکت کنم میز و بچینیم زیاد گرسنم نبود ولی الان خیلی گرسنم شد😂
کوک:😂😂
باهم دیگه میز و چیدیم و نشستیم
کوک:اول تو شروع کن
ا.ت:باشه😊
اول یکم جاجانگمیون خوردم
ا.ت:حرف ندارهههه😳👌
کوک:خوشمزس؟😁
ا.ت:عالیهههه🥹
کوک:خوبه
بعد شروع کردم دوکبوکی خوردم
ا.ت:واییییییی خیلی خوبههه
کوک:بهم بگو چجوریه مزش😊
ا.ت:وقتی میزاری دهنت اون حالت نرمی و چسبندگیش حس میشه و مزه ی تندیش هم حس میشه که فوق العادس🥹
کوک:خوبه پس خوشت اومده😄
ا.ت:خیلی
بعد از غذا یکم باهم صحبت کردیم و بعد من آماده شدم تا ظرفارو بشورم
کوک:نونا تو ظرفارو بشور منم میز و دستمال میکشم خیلی کثیف شده
ا.ت:باشه😊
۵۴۱
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.