چه بی تابانه

چه بی تابانه
سالها
در انتظارت بودم عشق
در من
تمام شد
وقتی که دانستم
از دستِ خاطره هم
کاری ساخته نیست

عشق
در من تمام شد
وقتی که دانستم
چه بیهوده
باورت کرده بودم.
دیدگاه ها (۱)

هرچه گریستمنه از اشکهایم گیاهی روییدنه غمی کم شدفکر کن چه شب...

‏اگه معلم شیمی شدید راستگو باشید و گرماده ترین واکنش دنیا رو...

به تو که فکر می کنمدلم برگ برگ می ریزد به اتفاق هم آغوشی تنه...

یک بوسهیک هم آغوشییک نوازش دلبرانهبرای تو کم است !تو را باید...

وحشت از عشق که نه !ترس ما فاصله هاستوحشت از غصه که نه !ترس م...

هیچوقت نفهمیدم، اون عشق و دوست داشتنیکه همه ازش حرف میزنن چی...

لوسی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط