پارت ۲۶
نشستم رو تخت اونم اومد بین پاهام نشست و تکه دادم به تاج تخت
_جونکوک حالا که دیگه خوب شدم میای بریم بیرون الان یه ماه هست من از خونه بیرون نرفتم
+باشه عزیزم همین امروز عصر هر جا گفتی میریم
_باشه عصر بیا بریم شهر بازی بعد سینما
+باشه عزیزم فعلا تو استراحت کن
_وااااای جونکوک من خوبم
+اع خوبی باشه هر جور خودت میخوای پس حتما برای شب هم آماده ای که تا صبح زیرم جون بدی
_نه نه گو خوردم
+همین که گفتم (خنده)
_خیلی خب باشه یه جونکوک که بیشتر ندارم (خنده)
+بریم ناهار بخوریم
_اره بریم
دستمو گرفت و با هم رفتیم پایین دوباره رو پای کوک نشستم و با هم غذا خوردیم و دوباره رفتیم بالا یه لباس بنفش لش بیرونی انتخاب کردم و موهامو خرگوشی بستیدم لباسمو پوشیدم یه رز صورتی براق زدم و کوک هم آماده شد ولی مث روزای دیگه تیپش دارک نبود اونم مثل من یه لباس کیوت بیرونی پوشیده بود ویییی چقدر کیوت و نی نی شده رفتم سمتش و لپشو کشیدم
_ویییی چقدر کیوت و خوردنی شدی جونکوکی
+تو که کیوت تر شدی وایییی
_خب بسه بریم دیگه (خنده)
+بریم.....
_جونکوک حالا که دیگه خوب شدم میای بریم بیرون الان یه ماه هست من از خونه بیرون نرفتم
+باشه عزیزم همین امروز عصر هر جا گفتی میریم
_باشه عصر بیا بریم شهر بازی بعد سینما
+باشه عزیزم فعلا تو استراحت کن
_وااااای جونکوک من خوبم
+اع خوبی باشه هر جور خودت میخوای پس حتما برای شب هم آماده ای که تا صبح زیرم جون بدی
_نه نه گو خوردم
+همین که گفتم (خنده)
_خیلی خب باشه یه جونکوک که بیشتر ندارم (خنده)
+بریم ناهار بخوریم
_اره بریم
دستمو گرفت و با هم رفتیم پایین دوباره رو پای کوک نشستم و با هم غذا خوردیم و دوباره رفتیم بالا یه لباس بنفش لش بیرونی انتخاب کردم و موهامو خرگوشی بستیدم لباسمو پوشیدم یه رز صورتی براق زدم و کوک هم آماده شد ولی مث روزای دیگه تیپش دارک نبود اونم مثل من یه لباس کیوت بیرونی پوشیده بود ویییی چقدر کیوت و نی نی شده رفتم سمتش و لپشو کشیدم
_ویییی چقدر کیوت و خوردنی شدی جونکوکی
+تو که کیوت تر شدی وایییی
_خب بسه بریم دیگه (خنده)
+بریم.....
۵۷.۰k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.