فیک خانواده ای به طعم شکلات
پارت ۱۳
جین : ارواح ها بیدارشید. ببینم پاشید
ا/ت: داد نزن دیگه آه.. بچها الان بیدار میشن
جین: او ببخشید
کوک: آروم بچها رو برد تو ماشین و وسایل هارو گذاشتیم
**
یونا: از خواب بیدارشد* ماماااا
ا/ت: جونم بیدار شدی؟ (خم شدم و بغلش کردم) بیا اینجا
کوک: سلام بابایی
یونا: رفت بغلش*
جونگ یول: ماما ( اومد بغل ا/ت)
ا/ت: سلام مامانی
کوک: سلام بابایی..خوبی خوشگلم؟..
جونگ یول : ( خنده) نام نام
کوک: الان میریم یه جایی غذا بخوریم..باشه خوشگلم؟
جین : ارواح ها بیدارشید. ببینم پاشید
ا/ت: داد نزن دیگه آه.. بچها الان بیدار میشن
جین: او ببخشید
کوک: آروم بچها رو برد تو ماشین و وسایل هارو گذاشتیم
**
یونا: از خواب بیدارشد* ماماااا
ا/ت: جونم بیدار شدی؟ (خم شدم و بغلش کردم) بیا اینجا
کوک: سلام بابایی
یونا: رفت بغلش*
جونگ یول: ماما ( اومد بغل ا/ت)
ا/ت: سلام مامانی
کوک: سلام بابایی..خوبی خوشگلم؟..
جونگ یول : ( خنده) نام نام
کوک: الان میریم یه جایی غذا بخوریم..باشه خوشگلم؟
۲۶.۴k
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.