وقتی جفتشون عاشق یه دختر میشنp²
جونگ کوک پوزخند صداداری زد و با لحن تمسخر آمیز شروع کرد به حرف زدن: اووه ، مستر کیم تهیونگ، چیشده؟ یادی از ما کردی! بازم کارت لنگه؟ یا......
تهیونگ با لحنی که خشم توش موج میزد حرف جونگ کوک رو قطع کرد: جئون جونگ کوک! بهت گفته بودم نزدیک اون دختر نشی هوم؟؟
جونگ کوک دست تهیونگ رو پس زد و با لبخندی که از سر نفرت بود جواب داد: تو گفتی، من که گوش نمیکنم... هر چی بشه اون دختر برای منه، نه تو ، هه
تهیونگ انگشتاش رو دور گلوی جونگ کوک گذاشت و محکم فشار داد در حدی که جونگ کوک برای نفس کشیدن تقلا میکرد ادامه داد: برات بهتره از ا.ت من فاصله بگیری و گرنه معلوم نیست چی بشه ، شاید اصلا کشته شدی هوم؟
تهیونگ نیشخند عصبی زد و جونگ کوک رو به طرف زمین پرت کرد و از اون جا رد شد
تهیونگ زمزمهوار با خودش حرف میزد: که برای توعه؟ تو خواب ببینی جئون جونگ کوک
و با قدم های سنگین و محکم به سمت صندلی که گوشه کالج بود میرفت
اون صندلی رسماً برای کیم تهیونگ بود و کسی حق نشستن روی اون صندلی رو نداشت
تهیونگ نزدیک تر شد و دید کسی روی صندلی نشسته و ماگ مشکی رنگی دستشه...
تهیونگ یا اخم نزدیک شد و خودش رو برای عربده کشیدن آماده کرده بود
ولی با دیدن فردی که روی صندلی نشسته ، لبخندی روی لبش نقش بست
کسی که روی صندلی نشسته بود، کسی بود که قلب کیم تهیونگ، بد بوی کالج رو دزدیده بود یعنی چوی ا.ت
تهیونگ کنار اوت نشست ، ماگ ا.ت رو از دستش گرفت و جرعه ای از نوشیدنی گرم داخل ماگ نوشید
تهیونگ با لحنی که خشم توش موج میزد حرف جونگ کوک رو قطع کرد: جئون جونگ کوک! بهت گفته بودم نزدیک اون دختر نشی هوم؟؟
جونگ کوک دست تهیونگ رو پس زد و با لبخندی که از سر نفرت بود جواب داد: تو گفتی، من که گوش نمیکنم... هر چی بشه اون دختر برای منه، نه تو ، هه
تهیونگ انگشتاش رو دور گلوی جونگ کوک گذاشت و محکم فشار داد در حدی که جونگ کوک برای نفس کشیدن تقلا میکرد ادامه داد: برات بهتره از ا.ت من فاصله بگیری و گرنه معلوم نیست چی بشه ، شاید اصلا کشته شدی هوم؟
تهیونگ نیشخند عصبی زد و جونگ کوک رو به طرف زمین پرت کرد و از اون جا رد شد
تهیونگ زمزمهوار با خودش حرف میزد: که برای توعه؟ تو خواب ببینی جئون جونگ کوک
و با قدم های سنگین و محکم به سمت صندلی که گوشه کالج بود میرفت
اون صندلی رسماً برای کیم تهیونگ بود و کسی حق نشستن روی اون صندلی رو نداشت
تهیونگ نزدیک تر شد و دید کسی روی صندلی نشسته و ماگ مشکی رنگی دستشه...
تهیونگ یا اخم نزدیک شد و خودش رو برای عربده کشیدن آماده کرده بود
ولی با دیدن فردی که روی صندلی نشسته ، لبخندی روی لبش نقش بست
کسی که روی صندلی نشسته بود، کسی بود که قلب کیم تهیونگ، بد بوی کالج رو دزدیده بود یعنی چوی ا.ت
تهیونگ کنار اوت نشست ، ماگ ا.ت رو از دستش گرفت و جرعه ای از نوشیدنی گرم داخل ماگ نوشید
۲۱.۳k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.