☆تک پارتی ؟☆

☆تک پارتی ؟☆
Pov : وقتی دعوا کردید و بهت سیلی زده ولی
هنوز نمیتونستی باور کنی عشق زندگیت ، کسی که همه چیزت بود روت دست بلند کرده بود ، بیشتر خودتو به بالشتی که حالا با اشک هات خیس شده چسبوندی.
آروم آروم اشکات بیشتر و بیشتر روی گونه هات و بعدش روی بالشتت جاری میشدن ، توی اتاق خوابتون دراز کشیده بودی که صدای چرخوندن کلید توی در سکوت خونه رو شکوند .
و بعدش صدای باز شدن اتاقی که توش بودی به گوشت رسید ، روت رو برگردوندی ، با بالا و پایین شون تخت متوجه شدی که آمده و روی تخت نشسته .
دستای کسی دور بدنت حلقه شد میتونستی نفس های گرمش رو روی گردنت حس کنی و همین باعث به لرز انداختن بدنت میشد .
جیمین : میدونم زیاده روی کردم عشقم ولی واقعا معذرت میخوام ، میدونی که وقتی عصبانی میشم کارام دست خودم نیست
اولش میخواستی جوابشو ندی ولی با خیس شدن شونه ت که سرچشمه شون از چشمای قشنگ و رویایی عشقت جیمین بود .
برگشتی و نگاش کردی ، دستات رو به آرومی روی گونه های خیس کشیدی لب زدی
ا/ت: بخشیده شدی ولی دیگه گریه نکن باشه ؟
با لبخند تایید کرد و تورو توی آغوشش گرفت و آروم توی گوشت گفت
جیمین : خیلی دوستت دارم !
[یه کم احساسی 🥲]