بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
اما فرهنگ سیاسی امروز غرب، برای امریکا حق حاکمیت قائل است؟ امریکا ابر قدرت و رب النوع بشر است و فریاد - أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ– من ربّ برتر شما هستم میزند.(سوره نازعات آیه 24)
حال با این تفاوت فاحش در تعریف حاکمیت درفرهنگ اسلام و فرهنگ سیاسی غرب، چگونه طرفین میخواهند با یک دیگر بحث و تبادل نظر نمایند؟!
ب/2): در تعریف حکومت نیز گفتهاند: حکومت یعنی، تشکیلات سیاسی و اداری کشور و چگونگی و روش اداره یک کشور یا واحد سیاسی. تشکیلات دولت که علاوه بر نمایندگیهای اجرایی، معمولاً از سه بخش مجریه، مقننه و قضاییه تشکیل میشود. مجموعه بنیادهای سیاسی، قوانین و آداب و رسومی که حاکمیت از طریق آنها اعلام می شود.(فرهنگ علوم سیاسی، 115 - علی آقا بخشی)
بر اساس این تعریف، حکومت یک ارگان رسمی است که بر رفتارهای اجتماعی افراد نظارت دارد و سعی دارد به آنها جهت ببخشد. اگر مردم از راه مسالمت آمیز جهت را پذیرفتند، مقصود حاصل شده است، اما اگر نپذیرفتند، حکومت میتواند با توسل به قوه قهریهای که در اختیار دارد و بر اساس مقررات وضع شده،خواست خود را اعمال نماید.حال اگر این تعریف را برای حکومت بپذیریم، سؤال ایجاد میشود که مشروعیت این حکومت،از کجا به دست میآید؟ زورِ سلطانِ دیکتاتور؟
ثروت زراندوزان حیلهگر و چپاولگر؟ رأی اکثریت مردم که ممکن است اکثراً ندانند و حتی خیر و ضرر خویش را تشخیص ندهند؟ مضافاً بر این که اگر قانون حاکم باشد، آن قوانین و مقررات که ابزار اعمال قدرت است را چگونه به دست آوردهاند؟باحکم حاکم دیکتاتور؟ با پول ثروتمندان در تعیین نمایندگان مجلس و تصویب قوانین دلخواه؟
با رأی نمایندگانی که به دنبال منافع شخصی و حزبی هستند و ...؟ کدام از این گزینهها علمی هستند؟!
در اندیشه اسلامی، اهداف، تعاریف و چار چوبهای کلّی و مقررات اساسی در کلیه شئون زندگی فردی و اجتماعی را باید همان حاکمیت مطلق- خدا تعریف، تبیین، تشریع و ابلاغ کند، نه افراد متغیر و آن با حالات چرخشی به تناسب خواست های مقطعی! و البته آن چه او تبیین نموده و به واسطه وحی ابلاغ میکند، منطبق با حقایق نظام هستی است و با نور عقل شناخته میشود و با نور علم روشن میشود.
ج)- دین و حاکمیت دینی : بر خلاف آن چه با تبلیغ القا میکنند، دین اختصاص به اسلام، مسیحیت و یهودیت ندارد، بلکه دین مجموعه عقاید باورها،اخلاق مواضع وقوانین و مقرراتی است که برای پرورش انسان و اداره جامعه انسانی به سوی هدفی معین، تبیین شده است.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت دوم :
اما فرهنگ سیاسی امروز غرب، برای امریکا حق حاکمیت قائل است؟ امریکا ابر قدرت و رب النوع بشر است و فریاد - أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ– من ربّ برتر شما هستم میزند.(سوره نازعات آیه 24)
حال با این تفاوت فاحش در تعریف حاکمیت درفرهنگ اسلام و فرهنگ سیاسی غرب، چگونه طرفین میخواهند با یک دیگر بحث و تبادل نظر نمایند؟!
ب/2): در تعریف حکومت نیز گفتهاند: حکومت یعنی، تشکیلات سیاسی و اداری کشور و چگونگی و روش اداره یک کشور یا واحد سیاسی. تشکیلات دولت که علاوه بر نمایندگیهای اجرایی، معمولاً از سه بخش مجریه، مقننه و قضاییه تشکیل میشود. مجموعه بنیادهای سیاسی، قوانین و آداب و رسومی که حاکمیت از طریق آنها اعلام می شود.(فرهنگ علوم سیاسی، 115 - علی آقا بخشی)
بر اساس این تعریف، حکومت یک ارگان رسمی است که بر رفتارهای اجتماعی افراد نظارت دارد و سعی دارد به آنها جهت ببخشد. اگر مردم از راه مسالمت آمیز جهت را پذیرفتند، مقصود حاصل شده است، اما اگر نپذیرفتند، حکومت میتواند با توسل به قوه قهریهای که در اختیار دارد و بر اساس مقررات وضع شده،خواست خود را اعمال نماید.حال اگر این تعریف را برای حکومت بپذیریم، سؤال ایجاد میشود که مشروعیت این حکومت،از کجا به دست میآید؟ زورِ سلطانِ دیکتاتور؟
ثروت زراندوزان حیلهگر و چپاولگر؟ رأی اکثریت مردم که ممکن است اکثراً ندانند و حتی خیر و ضرر خویش را تشخیص ندهند؟ مضافاً بر این که اگر قانون حاکم باشد، آن قوانین و مقررات که ابزار اعمال قدرت است را چگونه به دست آوردهاند؟باحکم حاکم دیکتاتور؟ با پول ثروتمندان در تعیین نمایندگان مجلس و تصویب قوانین دلخواه؟
با رأی نمایندگانی که به دنبال منافع شخصی و حزبی هستند و ...؟ کدام از این گزینهها علمی هستند؟!
در اندیشه اسلامی، اهداف، تعاریف و چار چوبهای کلّی و مقررات اساسی در کلیه شئون زندگی فردی و اجتماعی را باید همان حاکمیت مطلق- خدا تعریف، تبیین، تشریع و ابلاغ کند، نه افراد متغیر و آن با حالات چرخشی به تناسب خواست های مقطعی! و البته آن چه او تبیین نموده و به واسطه وحی ابلاغ میکند، منطبق با حقایق نظام هستی است و با نور عقل شناخته میشود و با نور علم روشن میشود.
ج)- دین و حاکمیت دینی : بر خلاف آن چه با تبلیغ القا میکنند، دین اختصاص به اسلام، مسیحیت و یهودیت ندارد، بلکه دین مجموعه عقاید باورها،اخلاق مواضع وقوانین و مقرراتی است که برای پرورش انسان و اداره جامعه انسانی به سوی هدفی معین، تبیین شده است.(ادامه دارد...)
۳۷۶
۰۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.