9 Part
داشتم قدم میزدم و یکم به خاطر جشن امشب، استرس داشتم. نمیدونستم چجوری قراره پیش بره. به کار همه نظارت کردم. پس الان باید به خودم برسم.
داخل کمد، لباس های زیادی بود. یعنی کدوم بیشتر بهم میاد؟
جین: اینو بپوش.
رز: وای ترسیدم. کی اومدی؟
جین: یعنی نفهمیدی اومدم؟ خنگول.
رز: خنگول؟! واقعا که. نمیدونستم کدومشون رو بپوشم.
رفت و روی تخت نشست.
جین: فقط هرکدوم رو که دوست داری.
رز: کدومش بهم میاد؟
بلند شد و اومد نزدیکم.
جین: همشون بهت میاد. انتخاب کن. تو یه ثانیه و اون میشه بهترین انتخابت.
رز: باشه
بعد از اینکه آماده شدم، از اتاق نرفتم بیرون. میخواستم ببینم جین چی میپوشه و طبق انتظارم. مطمینا قراره درخشان ترین باشه. رفتم نزدیکش و لباسش که یکم کج بود رو درست کردم.
رز: خب الان بهتر شد.
جین: بریم دیگه؟
یک ثانیه مکث.
جین: بیبی.
رز: بیبی؟ مثل بچه؟
جین: نه خنگول. بیبی یعنی...
اومد نزدیکم و توی گوشم یه چیزی گفت.
رز: پس تو میشی ددی؟
جین: حالا درست شد.
...
لایک
♥️
#فیک_بی_تی_اس
فیک ماه کوچک من
داخل کمد، لباس های زیادی بود. یعنی کدوم بیشتر بهم میاد؟
جین: اینو بپوش.
رز: وای ترسیدم. کی اومدی؟
جین: یعنی نفهمیدی اومدم؟ خنگول.
رز: خنگول؟! واقعا که. نمیدونستم کدومشون رو بپوشم.
رفت و روی تخت نشست.
جین: فقط هرکدوم رو که دوست داری.
رز: کدومش بهم میاد؟
بلند شد و اومد نزدیکم.
جین: همشون بهت میاد. انتخاب کن. تو یه ثانیه و اون میشه بهترین انتخابت.
رز: باشه
بعد از اینکه آماده شدم، از اتاق نرفتم بیرون. میخواستم ببینم جین چی میپوشه و طبق انتظارم. مطمینا قراره درخشان ترین باشه. رفتم نزدیکش و لباسش که یکم کج بود رو درست کردم.
رز: خب الان بهتر شد.
جین: بریم دیگه؟
یک ثانیه مکث.
جین: بیبی.
رز: بیبی؟ مثل بچه؟
جین: نه خنگول. بیبی یعنی...
اومد نزدیکم و توی گوشم یه چیزی گفت.
رز: پس تو میشی ددی؟
جین: حالا درست شد.
...
لایک
♥️
#فیک_بی_تی_اس
فیک ماه کوچک من
۱۳.۳k
۱۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.