تک پارتی تهیونگ
-تهیونگا تو بهم قول دادی
-ا/ت هنوز لیریک اهنگ جدید رو نخوندم بزار اول تموم بشه بعد....
-باشه 😞😞😟
_اخمو رفتم روی مبل نشستم تهیونگ خیلی وقت بود باهام صحبت نمیکرد دیگه داشتم ازش ناراحت میشدم ولی به روی خودم نمیاوردم کمی بعد چشام گرم شد و خوابم برد با حس نفسای گرمی روی پوستم چشام رو باز کردم تهیونگ داشت صورتم رو نوازش میکرد لبخندی زدم که دور از چشمش نموند اومد جلوتر و شروع کرد به بوسیدنم منم همراهیش کردم کمی بعد برای نفس گرفتن از هم جدا شدیم به چشم هاش نگاه کردم به نظر خیلی خسته میومد گفتم تهیونگا بخواب به نظر خسته میای گفت بيب نمیخوای باهم بریم خرید گفتم نه بهتر بخوابی واقعا خسته ای دیگه چیزی نگفت و باهم خوابیدیم
-ا/ت هنوز لیریک اهنگ جدید رو نخوندم بزار اول تموم بشه بعد....
-باشه 😞😞😟
_اخمو رفتم روی مبل نشستم تهیونگ خیلی وقت بود باهام صحبت نمیکرد دیگه داشتم ازش ناراحت میشدم ولی به روی خودم نمیاوردم کمی بعد چشام گرم شد و خوابم برد با حس نفسای گرمی روی پوستم چشام رو باز کردم تهیونگ داشت صورتم رو نوازش میکرد لبخندی زدم که دور از چشمش نموند اومد جلوتر و شروع کرد به بوسیدنم منم همراهیش کردم کمی بعد برای نفس گرفتن از هم جدا شدیم به چشم هاش نگاه کردم به نظر خیلی خسته میومد گفتم تهیونگا بخواب به نظر خسته میای گفت بيب نمیخوای باهم بریم خرید گفتم نه بهتر بخوابی واقعا خسته ای دیگه چیزی نگفت و باهم خوابیدیم
۳۴.۳k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.