فن فیک عشق در شب
پارت ۳
کسی ا/ت رو ثدا زد و باعث سد از کاری ک میکنی منصرف بشی و به طرف صدا برگشتی ک از پشت سرت بود داد زد ...
(ا/ت)
ا/ت: در ذهن: کیساکییییی!!!
همه ی افراد سمت کیساکی برگشتند
کیساکی کم کم نزدیک به ا/ت شد و دستش رو دور کمر او حلقه کرد و گفت...
کیساکی: خوشحالم ک میبینمت ...مایکی
مایکی: ... حست دو طرفه نیست
کیساکی پوزخندی زد و ب طرف سلنزو ک اخم کرده بود برگشت ولی دوباره نگاهش رو ا/ت داد
ا/ت: آقایون مراسم دیر ش...
کیساکی: ما با ورودمون مراسم رو شروع میکنیم
سانزو: این ینی دیر نمیرسیم
ا/ت: آ.آها
کیساکی: بیا بریم
ا/ت و کیساکی وارد راهرو شدن همچنین مایکی در کنار سمت راست راست ا/ت و کیساکی سمت چپ ا/ت و سانزو هم پشت مایکی راه میرفتند تا ب آخر راهرو رسیدند
در باز شد و همه ی مهمون ها به احترام آنها بلند شدند
بعد از چند دقیقه موسیقی زیبا و آرامی بخش شد ک باعث شد چند زوج مافیایی جذاب شروع ب رقصیدند بکنند
مایکی رو ب ا/ت
مایکی: میای برقصیم؟
ا/ت: البته
مایکی دست ا/ت رو گرفت و به وسط زمین جایی ک بیشترین نور و نگاه ها دوی آن دو بود برد و شروع کردند به رقصیدن
بهد از ۴ دقیقه رقص با مایکی قرار بود ک ا/ت در اوج اهنگ یک چرخش زیبا داشته باشد و دوباره به سوی مایکی برگردد ولی وقتی چرخشش را انجام داد و برگشت در دستان کیساکی بود به طوری ک دست کیساکی دور کمر او حلقه شده بود و دست دیگرش دست ا/ت رو گرفته بود
ا/ت کمی تعجب کرد و آرام گفت
ا/ت : مایکی... کو؟
کیساکی: ....
لایک و فالو
کسی ا/ت رو ثدا زد و باعث سد از کاری ک میکنی منصرف بشی و به طرف صدا برگشتی ک از پشت سرت بود داد زد ...
(ا/ت)
ا/ت: در ذهن: کیساکییییی!!!
همه ی افراد سمت کیساکی برگشتند
کیساکی کم کم نزدیک به ا/ت شد و دستش رو دور کمر او حلقه کرد و گفت...
کیساکی: خوشحالم ک میبینمت ...مایکی
مایکی: ... حست دو طرفه نیست
کیساکی پوزخندی زد و ب طرف سلنزو ک اخم کرده بود برگشت ولی دوباره نگاهش رو ا/ت داد
ا/ت: آقایون مراسم دیر ش...
کیساکی: ما با ورودمون مراسم رو شروع میکنیم
سانزو: این ینی دیر نمیرسیم
ا/ت: آ.آها
کیساکی: بیا بریم
ا/ت و کیساکی وارد راهرو شدن همچنین مایکی در کنار سمت راست راست ا/ت و کیساکی سمت چپ ا/ت و سانزو هم پشت مایکی راه میرفتند تا ب آخر راهرو رسیدند
در باز شد و همه ی مهمون ها به احترام آنها بلند شدند
بعد از چند دقیقه موسیقی زیبا و آرامی بخش شد ک باعث شد چند زوج مافیایی جذاب شروع ب رقصیدند بکنند
مایکی رو ب ا/ت
مایکی: میای برقصیم؟
ا/ت: البته
مایکی دست ا/ت رو گرفت و به وسط زمین جایی ک بیشترین نور و نگاه ها دوی آن دو بود برد و شروع کردند به رقصیدن
بهد از ۴ دقیقه رقص با مایکی قرار بود ک ا/ت در اوج اهنگ یک چرخش زیبا داشته باشد و دوباره به سوی مایکی برگردد ولی وقتی چرخشش را انجام داد و برگشت در دستان کیساکی بود به طوری ک دست کیساکی دور کمر او حلقه شده بود و دست دیگرش دست ا/ت رو گرفته بود
ا/ت کمی تعجب کرد و آرام گفت
ا/ت : مایکی... کو؟
کیساکی: ....
لایک و فالو
۱۶.۰k
۰۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.