همخونه اخموم پارت ۲
#همخونه_اخموم🫀
#PaRt2
ا/ت
وارد خونه شدم با تعحب ب دور بر نگا میکردم انگار یکی اینجا زندگی
میکنه ن بابا
اینا حتما برامنه هاها چقد محبوبم
ک برام مبل و تلویزیون... گذاشتن
چمدونمو برداشتم و وارد یکی از اتاقا شدم اینجادیگ واقعا مال کس دیگ ای
بود درکمد رو باز کردم انواع لباس های مارک و گرون توی کمد پر بود دهنم عین غار باز بود یعنی اینا برا کی بود؟!
چمدونمو همون گوشه
گذاشتم لباسامو دراوردم نشستم روتخت چشمم افتاد ب قاب
عکس بلندش کردم چشم دوختم بهش این چقد چهرش آشناست صب کن این نامجون نیس تهیونگ ک جونگکوک هم ک جیهوپ ک نیس پس پس این جیمینه
بزنم گوگل ببینم خودشه یا ن
زدم گوگل
خودش بود ولی خب بمنچه والا
یعنی من چطور با این تو ی خونه بمونم
اقای کیم چطور کلید خونه اینو بمن داده
خیلی خسته بودم دراز
کشیدم رو تخت پتورو انداختم روم عهه اینجا ک اتاق این پسره اس اصن ولش بعدچند دیقه ای ک توفکر بودم نفهمیدم کی خابم برد..
#PaRt2
ا/ت
وارد خونه شدم با تعحب ب دور بر نگا میکردم انگار یکی اینجا زندگی
میکنه ن بابا
اینا حتما برامنه هاها چقد محبوبم
ک برام مبل و تلویزیون... گذاشتن
چمدونمو برداشتم و وارد یکی از اتاقا شدم اینجادیگ واقعا مال کس دیگ ای
بود درکمد رو باز کردم انواع لباس های مارک و گرون توی کمد پر بود دهنم عین غار باز بود یعنی اینا برا کی بود؟!
چمدونمو همون گوشه
گذاشتم لباسامو دراوردم نشستم روتخت چشمم افتاد ب قاب
عکس بلندش کردم چشم دوختم بهش این چقد چهرش آشناست صب کن این نامجون نیس تهیونگ ک جونگکوک هم ک جیهوپ ک نیس پس پس این جیمینه
بزنم گوگل ببینم خودشه یا ن
زدم گوگل
خودش بود ولی خب بمنچه والا
یعنی من چطور با این تو ی خونه بمونم
اقای کیم چطور کلید خونه اینو بمن داده
خیلی خسته بودم دراز
کشیدم رو تخت پتورو انداختم روم عهه اینجا ک اتاق این پسره اس اصن ولش بعدچند دیقه ای ک توفکر بودم نفهمیدم کی خابم برد..
۵.۷k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.