وقتی عاشق مدیرت میشی *۴۸*
۱ روز بعد
بورام ویو
امروز عروسیمه،خیلی خوشحالم که منو چانگ به هم میرسیم،لباس عروسیم پفیه چون دوس دارم،موهامو آرایشگار یه تیکه رو بافته و یه تیکه رو فر ملایم کرده،آرایش پونی روشن کرده،
چانگ مین ویو
کت مشکی با پیراهن سفید و کروات مشکی،با یه پارچه مشکی تو جیب کتم،موهامو حالت دادن و صورتمو صاف کردن(نمیدونم چجوری ولی برای دامادی میکنن)و بعدش با ماشینم اومدم دنبال بورام،۳۰ دقیقه بعد اومد،سوارش کردن و رفتیم برای عکاسی بعد عروسی
یون جی ویو
یون جی:من یه لباس مشکی شیک پوشیدم و میکاپ نود کردم و موهامو فر ملایم کردم و یه کفش پاشنه بلند مشکی که نوک کفش از نگین بود پوشیدم،و یه عطر ویکتوریا بلک زدم،راعون رو هم سومی آماده کرد و یه لباس پرنسسی سفید که روی قسمت قفسه سینه لباس نگین و گل بود پوشوند و موهاشو بافت و دوتا گیره سر نگینی برای موهاش،کوک هم یه کت سرمه ای با پیراهن سفید و شلوار سرمه ای پوشید و موهاشو حالت داد و آماده شد،خلاصه سه تایی به آدرسی که بورام برای مکان عروسی فرستاده بود با بادیگارد رفتیم
چانگ مین ویو
از عکاسی که اومدیم بیرون رفتیم سمت مکان عروسی،من توی جایگاه وایسادم،بعدش بورام که دست پدرش رو گرفته بود اومد توی جایگاه خودش
۱۰ دقیقه بعد
عاقد:میتونین همو ببوسید
و بورام چانگ مین همو بوسیدن
۱ ساعت بعد
یون جی ویو
بورام میخواست گلش رو پرت کنه هرکی بگیره سال بعد عروس میشه،راعون رفت و منتظر گل موند،خنده دار بود،داشتم با کوک حرف میزدم که راعون آوند سمتم و داد زد
راعون:مامان سال بعد عروس میشم(بچگونه و داد)
یون جی:چیی تو گولو گرفتی
و فامیل بورام اومد سمتم
فامیل بورام: ما بهش ندادیم خودش گرفت،توف توی این شانس*خنده*کوچولو باهوش
و بعد رفت،خدا یا دختر منو
یون جی:*خنده*ای خدا میبینی کوک
کوک:آره الان همسر میخوای*خنده*
راعون:من نمیگم گله میگه من سال بعد عروس میشم*خنده*(بچگونه)
و عروسی تموم شد و سه تایی برگشتیم خونه و شب بود،لباسامون رو عوض کردیم و منو کوک دوش گرفتیم و سومی با راعون رفت حموم و بعدش لباس بهش پوشوند و خوابوندتش،و ماهم خوابیدیم
کپی ممنوع❌
گایز فقط ۱ پارت مونده اونم میزارم و تمام...
بورام ویو
امروز عروسیمه،خیلی خوشحالم که منو چانگ به هم میرسیم،لباس عروسیم پفیه چون دوس دارم،موهامو آرایشگار یه تیکه رو بافته و یه تیکه رو فر ملایم کرده،آرایش پونی روشن کرده،
چانگ مین ویو
کت مشکی با پیراهن سفید و کروات مشکی،با یه پارچه مشکی تو جیب کتم،موهامو حالت دادن و صورتمو صاف کردن(نمیدونم چجوری ولی برای دامادی میکنن)و بعدش با ماشینم اومدم دنبال بورام،۳۰ دقیقه بعد اومد،سوارش کردن و رفتیم برای عکاسی بعد عروسی
یون جی ویو
یون جی:من یه لباس مشکی شیک پوشیدم و میکاپ نود کردم و موهامو فر ملایم کردم و یه کفش پاشنه بلند مشکی که نوک کفش از نگین بود پوشیدم،و یه عطر ویکتوریا بلک زدم،راعون رو هم سومی آماده کرد و یه لباس پرنسسی سفید که روی قسمت قفسه سینه لباس نگین و گل بود پوشوند و موهاشو بافت و دوتا گیره سر نگینی برای موهاش،کوک هم یه کت سرمه ای با پیراهن سفید و شلوار سرمه ای پوشید و موهاشو حالت داد و آماده شد،خلاصه سه تایی به آدرسی که بورام برای مکان عروسی فرستاده بود با بادیگارد رفتیم
چانگ مین ویو
از عکاسی که اومدیم بیرون رفتیم سمت مکان عروسی،من توی جایگاه وایسادم،بعدش بورام که دست پدرش رو گرفته بود اومد توی جایگاه خودش
۱۰ دقیقه بعد
عاقد:میتونین همو ببوسید
و بورام چانگ مین همو بوسیدن
۱ ساعت بعد
یون جی ویو
بورام میخواست گلش رو پرت کنه هرکی بگیره سال بعد عروس میشه،راعون رفت و منتظر گل موند،خنده دار بود،داشتم با کوک حرف میزدم که راعون آوند سمتم و داد زد
راعون:مامان سال بعد عروس میشم(بچگونه و داد)
یون جی:چیی تو گولو گرفتی
و فامیل بورام اومد سمتم
فامیل بورام: ما بهش ندادیم خودش گرفت،توف توی این شانس*خنده*کوچولو باهوش
و بعد رفت،خدا یا دختر منو
یون جی:*خنده*ای خدا میبینی کوک
کوک:آره الان همسر میخوای*خنده*
راعون:من نمیگم گله میگه من سال بعد عروس میشم*خنده*(بچگونه)
و عروسی تموم شد و سه تایی برگشتیم خونه و شب بود،لباسامون رو عوض کردیم و منو کوک دوش گرفتیم و سومی با راعون رفت حموم و بعدش لباس بهش پوشوند و خوابوندتش،و ماهم خوابیدیم
کپی ممنوع❌
گایز فقط ۱ پارت مونده اونم میزارم و تمام...
۸.۵k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.