رمان درد شیرین
رمان درد شیرین
sweet pain
p2
میسورا ویو
یه پسر دیدم مشکوک میزد و داشت نزدیکمون میشد خیلی اومد نزدیکمون که چند تا از مهار نشدنی ترین فن های بوکسم رو زدم که همه رو مهار کرد یه تفنگ در آورد به صورت تهیدید گفت:《دخترای خوبی باشید کاریتون ندارم فقط بی سر و صدا برید تو ماشین.》جنی و رزی و آیو و میسورا:《ب...ب...با....شه》سوار که شدیم دست و چسم هامون رو بستن حتما باید خیلی قوی باشه مهار نشدنی ترین فن هارو مهار کرد جونگ کوک:《راننده جانگ سریع تر.》راننده:《چشم آقای جئون》جونگ کوک:《صد بار بهت گفتم بهم بگو ارباب.》راننده:《ببخشید ارباب.》بچه جوری از ترس میلرزیدن که صندلی تکون میخورد میسورا:《بچه ها آروم باشین من مراقبتونم دیدین حرفمو گوش نکردین اینطوری شد.》جونگ کوک:《(پوزخند زد)کی بهت اجازه داد زر بزنی؟》میسورا:《ببخشید آجوشی》جونگ کوک:《به من باید بگی ارباب》میسورا:《من به پایین تر از خودم ارباب نمیگم.》جونگ کوک:《از جونت سیر شدی دختره ی عوضی.》بعد یهو....
مایل به حمایت بیب؟
شرط برای پارت بعد
لایک=۴
کامنت=۴
sweet pain
p2
میسورا ویو
یه پسر دیدم مشکوک میزد و داشت نزدیکمون میشد خیلی اومد نزدیکمون که چند تا از مهار نشدنی ترین فن های بوکسم رو زدم که همه رو مهار کرد یه تفنگ در آورد به صورت تهیدید گفت:《دخترای خوبی باشید کاریتون ندارم فقط بی سر و صدا برید تو ماشین.》جنی و رزی و آیو و میسورا:《ب...ب...با....شه》سوار که شدیم دست و چسم هامون رو بستن حتما باید خیلی قوی باشه مهار نشدنی ترین فن هارو مهار کرد جونگ کوک:《راننده جانگ سریع تر.》راننده:《چشم آقای جئون》جونگ کوک:《صد بار بهت گفتم بهم بگو ارباب.》راننده:《ببخشید ارباب.》بچه جوری از ترس میلرزیدن که صندلی تکون میخورد میسورا:《بچه ها آروم باشین من مراقبتونم دیدین حرفمو گوش نکردین اینطوری شد.》جونگ کوک:《(پوزخند زد)کی بهت اجازه داد زر بزنی؟》میسورا:《ببخشید آجوشی》جونگ کوک:《به من باید بگی ارباب》میسورا:《من به پایین تر از خودم ارباب نمیگم.》جونگ کوک:《از جونت سیر شدی دختره ی عوضی.》بعد یهو....
مایل به حمایت بیب؟
شرط برای پارت بعد
لایک=۴
کامنت=۴
۲.۴k
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.