Vampire love

Vampire love
Part:2
(پرش زمانی)
ویو ا/ت
بعد از خش پش منو جیسو رسیدیم خونه مامان بزرگ و ساک هامونو برداشتیم و رفتیم تو اتاق قدیمی مامانم
-واو اینجا خیلی تغییر کرده این یکی تخت برا من
_هه هه باشه
مامان بزرگ هیچی برامون کم نداشته بود همه چی توی این اتاق داشت ولی برام تعجب بود چون خونه مامان بزرگ سه تا اتاق داشت یکی برای من و جیسو بود اون یکی برای مامان و بابام ولی اون یکی اتاق....
-ا/تتت
_چیه
-دو ساعته دارم صدات میکنم
_خوب نشنیدم
-ولش بیا بریم پایین
_باشه و رفتیم پایین
!اومدین بیاین یکم کمک کنین وسایل تولد و آماده کنیم
-باشع
_مامان
!بله
_مامان بزرگ کجاست
!تو آشپزخونه است داره واست کیک درست میکنه
مامان بزرگ همیشه عادت داشت برای تولدم خودش کیک درست کنه عاشق کیک هاشم واقعا خوشمزن
_باشه ممنون رفتم تو آشپز خونه
/اوه ا/ت اینجایی بیا ببین چه کیکی درست کردم
_وایی مثه همیشه عالیه ام مامان بزرگ
/بله
_اومم چرا اجازه نمی‌دین بریم توی اون اتاق
/ا/ت بهت گفتم که درمورد اون اتاق هیچی نپرس
_چرا خوب مگه اونجا چی داره قضیه اون اتاق چیه
/میتونی درباره چیزای دیگه بپرسی ولی سمت اون اتاق نرو و درباره اش صحبت نکن
_چر..
/چرا نداره برو لباس هاتو بپوش الان مهمونا میان
_پوف باشه
(ویو ا/ت)
︶ ͡ ۫ ˓ ʚ♡ɞ ˒ ۫ ͡ ︶
حیح می‌دونم حوصله سر بره 😅 ولی اومید وارم خوشتون بیاد💝