اخرین نفر
اخرین نفر
پارت سه
دایون ویو:
از حرص داشتم میترکیدم همه نگاهاشون روی نیکی و داینا بود دلم می خواست خفشون کنم
مایخبایهلسناینسنلستیحعیایی
زنگ خورد و رفتیم تو
نیا:فشار نخور رفیق جوش می زنی
دایون:ساکت شو
رفتیم تو دیدیم نیکی داینا رو بقل کرده و دوتاشون داشتن فیلم میدیدن و هندزفری گذاشتن سریع نشستم کنار جیمین
دایون:جیمین شی بهشون توجه نکن
که جیمین دست شوگا رو گرف و یواش گف
جیمین:بلخره یکم که ابرو داری ولی ما ابرومون بیشتر از توعه
تعجب کردم ولی فهمیدم خواست بلند داد بزنم و اون کسی به جیمین و شوگاشی گفته رو خفه کنمممپیتچیتبلنگنبدزک هوفففف
رفتم بالا پشت و بوم هیچکی منو اونجا نبود شروع کردم به بلند خندیدن و قهه قهه زدن من یه دیوونه بودم که اومده بودم روی زمین کم کم نیا هم ازم فراری میشد و فقط یه دیوونه تنها می مونه دوباره بلند خندیدمو مچمو گاز محکمی گرفتم که درد توی دستم پیچید نفس عمیقی کشیدم که درد دستم بیشتر شد بهش نگا کردم اوه شت جای گازم زخمی شده بود و خون داشت فوران می کرد سریع دوییدم تو و رفتم به بهش اورژانس مدرسه و باند پیچش کردم ولی بانده کم کم قرمز شد
بازم ببخشید
پارت سه
دایون ویو:
از حرص داشتم میترکیدم همه نگاهاشون روی نیکی و داینا بود دلم می خواست خفشون کنم
مایخبایهلسناینسنلستیحعیایی
زنگ خورد و رفتیم تو
نیا:فشار نخور رفیق جوش می زنی
دایون:ساکت شو
رفتیم تو دیدیم نیکی داینا رو بقل کرده و دوتاشون داشتن فیلم میدیدن و هندزفری گذاشتن سریع نشستم کنار جیمین
دایون:جیمین شی بهشون توجه نکن
که جیمین دست شوگا رو گرف و یواش گف
جیمین:بلخره یکم که ابرو داری ولی ما ابرومون بیشتر از توعه
تعجب کردم ولی فهمیدم خواست بلند داد بزنم و اون کسی به جیمین و شوگاشی گفته رو خفه کنمممپیتچیتبلنگنبدزک هوفففف
رفتم بالا پشت و بوم هیچکی منو اونجا نبود شروع کردم به بلند خندیدن و قهه قهه زدن من یه دیوونه بودم که اومده بودم روی زمین کم کم نیا هم ازم فراری میشد و فقط یه دیوونه تنها می مونه دوباره بلند خندیدمو مچمو گاز محکمی گرفتم که درد توی دستم پیچید نفس عمیقی کشیدم که درد دستم بیشتر شد بهش نگا کردم اوه شت جای گازم زخمی شده بود و خون داشت فوران می کرد سریع دوییدم تو و رفتم به بهش اورژانس مدرسه و باند پیچش کردم ولی بانده کم کم قرمز شد
بازم ببخشید
۴.۱k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.