힘든 사랑☃💞
힘든 사랑☃💞
P~۱۸
تق تق
یونجی:بیا تو
الکس:بیا غذا بخوریم
یونجی:من نمیخورم
الکس:بیا بخور پوسته استخون شدی غذا نخوردی اینهمه روز
یونجی:اشکال نداره بهر حال
الکس:گفتم بیا*کمی داد*
یونجی:منم گفتم نمیام*مث الکس*
الکس:تا کی میخوای به این رفتارت ادامه بدی
یونجی:تا وقتی که اینجا بپوسم از گریه کردن و غصه خردن
الکس:ساکت شووووو
یونجی:نمیشممممم برو بیرون حالا حال ندارم
الکس:نمیرم تا نیای
یونجی:پس نرو و بمون من نمیام
الکس:هوفففففف
یونجی:برو لطفااا لطفااا برو بیروننن
الکس:هوففففففففففف*رف*
ویو الکس:
اه یونجی اصلا این مدت نیومده از اتاقش بیرون و غذا هم نخورده و شبا صدا گریشو و بعضی شبا که داره میگه
«منم یه ادمم،میتونم عاشق بشم،چرا الکس این کارارو میکنه،بعد سال ها برگشت پیشم، بعد باهام اینکارو میکنه،جیمین حتما خیلی نگرانه و تا الان صد بار زنگ زده،هعیییییییی»و خرفای دیگه ای
یه حسی میگفتم نباید این کارو کنم باهاش باید بزارم ازاد باشه و دوباره باهم خوشحال باشیم و......و یه حسی میگفت هیچ کاری نکن اون باید یاد بگیره ولی تصمیم گرفتم به حسه مثبتم فک کنم با گوشیم زنگ زدم به شماره جیمین
مکالمشون:
+الو شما!؟
&الو منم الکس
+چی ب..برادر......
&اره برادر یونجی
+عوضی تو چرا داری اینکار باهاش میکنی
&تند نرو به این ادرس میگم بیا زود
پایان مکالمه:
*قط کرد و ادرس و فرستاد بعد رفت دمه دره اتاق یونجی در زد یونجی بلاخره درو باز کرد و رفت رو تخت نشست*
الکس:هوففف یو....یونجی من منو ببخش لطفا(بابا هر بلایی بود سره دختره اوردی بعد بهحست گوش کردی و اومدی دوباره درست کنی همه چیز رو( ‾ʖ̫‾)ㄱ-_-ㄱ)ببخشید نباید این کارو میکردم من متاسفم بهم یه فرصت دیگه بده(ببینم سریال یک باره دیگر یا همون فرصت دیگریه که اون دوتا زود طلاق گرفتن بعد دوباره باهم رابطه شروع کردن و همه چیز خوب پیش رف 🤨(▀̿Ĺ̯▀̿ ̿))*اشک اروم*
بزار برات جبران کنم
یونجی:با...باشه (خاک تو سرتتتتت (˶‾᷄⁻̫‾᷅˵))ولی فقط همین یه فرصت
الکس:ممنون*و همو بغل کردن و الکس جدا شد و به صورت یونجی نگا کرد*
الکس:هههه صورت خوشگلت بخاطر من اینجوری شده
یونجی:درست میشه *و روتین پوستیشو انجام میده و صورتش دوباره خوشگل میشه یعنی به حالت قبلش برمیگرده *
الکس:اماده شو باید بریم*الان ساعت ۳هس دوشتان*
یونجی:کجا!؟
الکس:سوپرایزه
یونجی:اوک*اماده شد *اسلاید دو لباسش* و حرکت کردن به اونا وقتی رسیدن پیاده شدن و یونجی با دیدن *
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متحدیم
#Iranians_love_Jk
P~۱۸
تق تق
یونجی:بیا تو
الکس:بیا غذا بخوریم
یونجی:من نمیخورم
الکس:بیا بخور پوسته استخون شدی غذا نخوردی اینهمه روز
یونجی:اشکال نداره بهر حال
الکس:گفتم بیا*کمی داد*
یونجی:منم گفتم نمیام*مث الکس*
الکس:تا کی میخوای به این رفتارت ادامه بدی
یونجی:تا وقتی که اینجا بپوسم از گریه کردن و غصه خردن
الکس:ساکت شووووو
یونجی:نمیشممممم برو بیرون حالا حال ندارم
الکس:نمیرم تا نیای
یونجی:پس نرو و بمون من نمیام
الکس:هوفففففف
یونجی:برو لطفااا لطفااا برو بیروننن
الکس:هوففففففففففف*رف*
ویو الکس:
اه یونجی اصلا این مدت نیومده از اتاقش بیرون و غذا هم نخورده و شبا صدا گریشو و بعضی شبا که داره میگه
«منم یه ادمم،میتونم عاشق بشم،چرا الکس این کارارو میکنه،بعد سال ها برگشت پیشم، بعد باهام اینکارو میکنه،جیمین حتما خیلی نگرانه و تا الان صد بار زنگ زده،هعیییییییی»و خرفای دیگه ای
یه حسی میگفتم نباید این کارو کنم باهاش باید بزارم ازاد باشه و دوباره باهم خوشحال باشیم و......و یه حسی میگفت هیچ کاری نکن اون باید یاد بگیره ولی تصمیم گرفتم به حسه مثبتم فک کنم با گوشیم زنگ زدم به شماره جیمین
مکالمشون:
+الو شما!؟
&الو منم الکس
+چی ب..برادر......
&اره برادر یونجی
+عوضی تو چرا داری اینکار باهاش میکنی
&تند نرو به این ادرس میگم بیا زود
پایان مکالمه:
*قط کرد و ادرس و فرستاد بعد رفت دمه دره اتاق یونجی در زد یونجی بلاخره درو باز کرد و رفت رو تخت نشست*
الکس:هوففف یو....یونجی من منو ببخش لطفا(بابا هر بلایی بود سره دختره اوردی بعد بهحست گوش کردی و اومدی دوباره درست کنی همه چیز رو( ‾ʖ̫‾)ㄱ-_-ㄱ)ببخشید نباید این کارو میکردم من متاسفم بهم یه فرصت دیگه بده(ببینم سریال یک باره دیگر یا همون فرصت دیگریه که اون دوتا زود طلاق گرفتن بعد دوباره باهم رابطه شروع کردن و همه چیز خوب پیش رف 🤨(▀̿Ĺ̯▀̿ ̿))*اشک اروم*
بزار برات جبران کنم
یونجی:با...باشه (خاک تو سرتتتتت (˶‾᷄⁻̫‾᷅˵))ولی فقط همین یه فرصت
الکس:ممنون*و همو بغل کردن و الکس جدا شد و به صورت یونجی نگا کرد*
الکس:هههه صورت خوشگلت بخاطر من اینجوری شده
یونجی:درست میشه *و روتین پوستیشو انجام میده و صورتش دوباره خوشگل میشه یعنی به حالت قبلش برمیگرده *
الکس:اماده شو باید بریم*الان ساعت ۳هس دوشتان*
یونجی:کجا!؟
الکس:سوپرایزه
یونجی:اوک*اماده شد *اسلاید دو لباسش* و حرکت کردن به اونا وقتی رسیدن پیاده شدن و یونجی با دیدن *
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متحدیم
#Iranians_love_Jk
۴.۶k
۰۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.