فرشته محافظ عشق(4)
بعد کلاس رفتم سمت میز چانیول و خواستم دوباره انگشتمو بکنم تو گوشش که دیدم مثل یه فیل خوابیده یه فیل جذاب و خوشگل من اگه مخ این فیل خوشگلو نزنم اسممو میزارم آبنبات تکخندی کردم که یهو یکی دراز قد ولی با قیافه ای خشن ت اومد منو هل داد کنار و رفت سمت گوش چانیول اول فکر کردم خیلی شرافتمندانه بیدارش کنه ولی داد بلندی دم گوش چانیول زد که باعث شد چانیول مثل برق گرفته ها از جا بپره و بلند داد بزنه :"سهون میکنمت!"
و از اونور اون قد بلند مریضم با قهقهه بلندی فرار کنه چانیولم فقط منو ببینه
فا!الان فکر میکنه من بیدارش کردم سریع دستمو تو هوا تکون دادم و گفتم:"بخدا من نبودم اون قد بلند مریض بود ...حاضرم قسم بخورم که من نبودم "
_پس بالا سر من چیکار میکنی؟
این حرفو موشکافانه و با اخم گفت منم کاملا حق به جانب گفتم:" دید میزدم"
دقیقا مثل یه ادم بشدت گیج به اطراف نگاه کرد و بعد به خودش اشاره کرد و گفت:"کی؟منو؟ "
به نشونه بله سر تکون دادم که با اخم گفت:"ببخشید ولی من گی نیستم."
اعتراف میکنم ناراحت شدم ول حدس میزدم پس با لبخندی پرو وار گفتم:"حدس میزدم ولی مهم نیست من فرق دارم مطمئن باش."
نیشخندی زد و گفت:" اومم...؟؟ جدی؟من اینطور فکر نمیکنم مثل اینکه خیلی به خودت مطمئنی."
و از جاش بلند شد و دست به سینه نگام کرد که منم در جواب گفتم:"اوهوم...مطمئن باش اولین پسری رو که بهش علاقه مند شدم رو بخاطر اینکه بهم گرایشی نداره ول نمیکنم به عمون خدا تا یه دختر بنداز تورش کنه حالا ببین چانیول شی من کاری میکنم که خودت بیای بهم درخواست بدی"
_تو خواب ببینی سونبه نیم
و من با لبخند به نیشخند خوشگلش نگاه کردم که دست به سینه داشت نگام میکرد. نیشخند مرموزی با فکر توی سرم زدم ورو پنجه بلند شدم و بوسه نرمی به لبش زدم که یهو چانیول....
Vahyun
آیا میدانستید لایک کردن یعنی چی؟یعنی وقتی مطلب مورد نظر رو مطالعه کردید و مورد پسند واقع شد روی قلب قسمت بالا میزنید نویسنده میفهمد و میگوید:"واوووووووووو یه نفر لایک کرد پشمام ای ملت ببینید یکی فیکمو لایک کرد پشمام." و شروع میکند به بهتر نوشتن پارت بعدی اما وقتی می بیند که با بالای صدتا ویو کسی لایک نمی نماید پس با کسالت تمام میگوید:"یعنی انقدر فیکم چرته؟ اه پس اصلا نمینویسم هق هق هق"
دیگه خود دانید
و از اونور اون قد بلند مریضم با قهقهه بلندی فرار کنه چانیولم فقط منو ببینه
فا!الان فکر میکنه من بیدارش کردم سریع دستمو تو هوا تکون دادم و گفتم:"بخدا من نبودم اون قد بلند مریض بود ...حاضرم قسم بخورم که من نبودم "
_پس بالا سر من چیکار میکنی؟
این حرفو موشکافانه و با اخم گفت منم کاملا حق به جانب گفتم:" دید میزدم"
دقیقا مثل یه ادم بشدت گیج به اطراف نگاه کرد و بعد به خودش اشاره کرد و گفت:"کی؟منو؟ "
به نشونه بله سر تکون دادم که با اخم گفت:"ببخشید ولی من گی نیستم."
اعتراف میکنم ناراحت شدم ول حدس میزدم پس با لبخندی پرو وار گفتم:"حدس میزدم ولی مهم نیست من فرق دارم مطمئن باش."
نیشخندی زد و گفت:" اومم...؟؟ جدی؟من اینطور فکر نمیکنم مثل اینکه خیلی به خودت مطمئنی."
و از جاش بلند شد و دست به سینه نگام کرد که منم در جواب گفتم:"اوهوم...مطمئن باش اولین پسری رو که بهش علاقه مند شدم رو بخاطر اینکه بهم گرایشی نداره ول نمیکنم به عمون خدا تا یه دختر بنداز تورش کنه حالا ببین چانیول شی من کاری میکنم که خودت بیای بهم درخواست بدی"
_تو خواب ببینی سونبه نیم
و من با لبخند به نیشخند خوشگلش نگاه کردم که دست به سینه داشت نگام میکرد. نیشخند مرموزی با فکر توی سرم زدم ورو پنجه بلند شدم و بوسه نرمی به لبش زدم که یهو چانیول....
Vahyun
آیا میدانستید لایک کردن یعنی چی؟یعنی وقتی مطلب مورد نظر رو مطالعه کردید و مورد پسند واقع شد روی قلب قسمت بالا میزنید نویسنده میفهمد و میگوید:"واوووووووووو یه نفر لایک کرد پشمام ای ملت ببینید یکی فیکمو لایک کرد پشمام." و شروع میکند به بهتر نوشتن پارت بعدی اما وقتی می بیند که با بالای صدتا ویو کسی لایک نمی نماید پس با کسالت تمام میگوید:"یعنی انقدر فیکم چرته؟ اه پس اصلا نمینویسم هق هق هق"
دیگه خود دانید
۲.۵k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.