چه خواهد شد / پارت ۳۶
چه خواهد شد
پارت ۳۶
ملینا : مگه الان نباید سرکار باشی؟
ایلیا : تازه عروسی کردمااا برم سرکار؟
ملینا : .....
ایلیا : قهوه حاضره؟
ملینا : ها؟...آ ...اره
قهوشو براش ریختم و گذاشتم جلوش .
روبروش نشستم و کمی از قهوم نوشیدم (کتاب خوندن روم تاثیر گذاشته😅)
ایلیا : امروز دوس داری چیکارا کنیم؟
ملینا : راستش امسال نه سال دیگه کنکور دارم....باید آماده بشم...میخوام فقط روی درسم تمرکز کنم....
ایلیا : آها....ولی من گفتم امروز....این برنامه ی سالته که...
ملینا : اوهوم....نمیدونم
گوشی ایلیا زنگ خورد . سرجاش گوشیو جواب داد و یه مکالمه ی انگلیسی داشتن....
چیز زیادی متوجه نشدم....فکر کنم داشت درباره شرکت حرف میزد....
بعد از یه مکالمه ی کوتاه گوشیو قطع کرد.
ایلیا : شوهر خالم بود . گفت به مامانم بگم برای کارای شرکت بهش زنگ بزنه .
ملینا : چرا اینو بهم میگی؟
ایلیا : نباید بگم؟😶
ملینا : فکر نمی کنم
ایلیا : آههه راس میگی ها چرا دارم میگم اینو...هوفف
صبحونمون رو خوردیم و بعد از جمع کردن ظرفا روی مبل نشستم . تلویزیون رو روشن کردم و کانالارو زیر و رو کردم تا یه فیلم خوب پیدا کنم .
ایلیا هم اومد و بافاصله کنارم نشست .
ایلیا : میخوای یه فیلم دانلود کنم ببینیم؟
ملینا : اوهوم...
ایلیا : چه ژانری دوس داری؟
ملینا : تخیلی ، درام، عاشقانه ، فیلمای پلیسی رو هم دوس دارم
ایلیا : آها فهمیدم
پارت ۳۶
ملینا : مگه الان نباید سرکار باشی؟
ایلیا : تازه عروسی کردمااا برم سرکار؟
ملینا : .....
ایلیا : قهوه حاضره؟
ملینا : ها؟...آ ...اره
قهوشو براش ریختم و گذاشتم جلوش .
روبروش نشستم و کمی از قهوم نوشیدم (کتاب خوندن روم تاثیر گذاشته😅)
ایلیا : امروز دوس داری چیکارا کنیم؟
ملینا : راستش امسال نه سال دیگه کنکور دارم....باید آماده بشم...میخوام فقط روی درسم تمرکز کنم....
ایلیا : آها....ولی من گفتم امروز....این برنامه ی سالته که...
ملینا : اوهوم....نمیدونم
گوشی ایلیا زنگ خورد . سرجاش گوشیو جواب داد و یه مکالمه ی انگلیسی داشتن....
چیز زیادی متوجه نشدم....فکر کنم داشت درباره شرکت حرف میزد....
بعد از یه مکالمه ی کوتاه گوشیو قطع کرد.
ایلیا : شوهر خالم بود . گفت به مامانم بگم برای کارای شرکت بهش زنگ بزنه .
ملینا : چرا اینو بهم میگی؟
ایلیا : نباید بگم؟😶
ملینا : فکر نمی کنم
ایلیا : آههه راس میگی ها چرا دارم میگم اینو...هوفف
صبحونمون رو خوردیم و بعد از جمع کردن ظرفا روی مبل نشستم . تلویزیون رو روشن کردم و کانالارو زیر و رو کردم تا یه فیلم خوب پیدا کنم .
ایلیا هم اومد و بافاصله کنارم نشست .
ایلیا : میخوای یه فیلم دانلود کنم ببینیم؟
ملینا : اوهوم...
ایلیا : چه ژانری دوس داری؟
ملینا : تخیلی ، درام، عاشقانه ، فیلمای پلیسی رو هم دوس دارم
ایلیا : آها فهمیدم
۵.۲k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.