still with me✨🌈پارت28
پارت28
۱ سال بعد*
یونا: داشتم تلویزیون نگاه میکردم که گوشیم زنگ خورد و یه صدای اشنایی گف: ساعت ۵ عصر کنار رودخونه هان و قطع کرد دهنم باز بود و نتونستم حرفی بزنم
ساعت۵*
یونا: منتظر بودم که یکی زد به شونم عینی کشیدم و برگشتم ا.... این ت.... تتت....ه...ی.... ونگ بود
چرا چرا دقیقا وقتی که فراموشش کردم اومد هان بعد یکسال اومده به من چی بگه ازش متنفرم
اومدم راهمو بکشم برم که دستمو گرفت تا و نزاشت
تهیونگ: یونا چرا این شکلی میکنی؟ بعد یکسال این رسمشه؟
یونا: چی؟ این منم که باید اینو بگم بعد یکسال دقیقا همین رسمشه تو یکسال تمام منو بدون خبر گذاشتی رفتی تنهام گذاشتی به سختی فراموشت کردم همه زندگیمو بردی یه تیکه از زندگیم نبود ولی الان دیگه مشکلی نیست با خیال راحت برو پشتتم نگاه نکن تو سالمه سالمی ولی هرچی زنگ میزدم برنمیداشتی رد میکردی پیامام و جواب ندادی و منیجر ها منو میپیچوندن فک کردی من خرم؟ گاوم؟ نمیفهمم؟ میزارم هر گوهی دلت میاد واد بخوای بعد بیای بگی این رسمش نیس هعی زندگی چیکار کردی الان اون خانم خانوما بچه هم داره؟ جنسیت بچتون چیه؟
تهیونگ: نیااااا نفس بگیر
نبا: مرتیکه عوضی تو بهم خیانت کردی فکرم کردی من الاغم نفهمه..... یه طرف صورتم داغ شد یه هو خیلی بی دلیل اشکام جاری شد و صورتمو خیس کرد یه ور صورتم انقد میسوخت خیسی اشکو حس نمیکردم او.... او... ن منو زد چونمو گرفت و اورد بالا با چشمای اشکی به پیرهنش زل زدم
تهیونگ: ب.... بخشید ن.... نیا ن... ن...می...خواستم بزنمت فقط خیلی عصبانی شدم ن.. نیا سرتو بگیر بالا
نیا: تو چشماش نگاه کردم
سلام بچه ها اومدم بگم و برم 😂 بچه ها من فردا از صبح میخوام برم باغ و از صبح تا شب نیستم ولی اگر تا فردا
۲۰ تا لایک
و ۴۰ تا کامنت شد
پارته بعدو صبح قبله اینکه برم میزارم
خدایی نامرد نباشین ببینید چند وقته شرط نذاشتم 😂😄
۱ سال بعد*
یونا: داشتم تلویزیون نگاه میکردم که گوشیم زنگ خورد و یه صدای اشنایی گف: ساعت ۵ عصر کنار رودخونه هان و قطع کرد دهنم باز بود و نتونستم حرفی بزنم
ساعت۵*
یونا: منتظر بودم که یکی زد به شونم عینی کشیدم و برگشتم ا.... این ت.... تتت....ه...ی.... ونگ بود
چرا چرا دقیقا وقتی که فراموشش کردم اومد هان بعد یکسال اومده به من چی بگه ازش متنفرم
اومدم راهمو بکشم برم که دستمو گرفت تا و نزاشت
تهیونگ: یونا چرا این شکلی میکنی؟ بعد یکسال این رسمشه؟
یونا: چی؟ این منم که باید اینو بگم بعد یکسال دقیقا همین رسمشه تو یکسال تمام منو بدون خبر گذاشتی رفتی تنهام گذاشتی به سختی فراموشت کردم همه زندگیمو بردی یه تیکه از زندگیم نبود ولی الان دیگه مشکلی نیست با خیال راحت برو پشتتم نگاه نکن تو سالمه سالمی ولی هرچی زنگ میزدم برنمیداشتی رد میکردی پیامام و جواب ندادی و منیجر ها منو میپیچوندن فک کردی من خرم؟ گاوم؟ نمیفهمم؟ میزارم هر گوهی دلت میاد واد بخوای بعد بیای بگی این رسمش نیس هعی زندگی چیکار کردی الان اون خانم خانوما بچه هم داره؟ جنسیت بچتون چیه؟
تهیونگ: نیااااا نفس بگیر
نبا: مرتیکه عوضی تو بهم خیانت کردی فکرم کردی من الاغم نفهمه..... یه طرف صورتم داغ شد یه هو خیلی بی دلیل اشکام جاری شد و صورتمو خیس کرد یه ور صورتم انقد میسوخت خیسی اشکو حس نمیکردم او.... او... ن منو زد چونمو گرفت و اورد بالا با چشمای اشکی به پیرهنش زل زدم
تهیونگ: ب.... بخشید ن.... نیا ن... ن...می...خواستم بزنمت فقط خیلی عصبانی شدم ن.. نیا سرتو بگیر بالا
نیا: تو چشماش نگاه کردم
سلام بچه ها اومدم بگم و برم 😂 بچه ها من فردا از صبح میخوام برم باغ و از صبح تا شب نیستم ولی اگر تا فردا
۲۰ تا لایک
و ۴۰ تا کامنت شد
پارته بعدو صبح قبله اینکه برم میزارم
خدایی نامرد نباشین ببینید چند وقته شرط نذاشتم 😂😄
۵۲.۱k
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.