𝙸'𝚖 𝙼𝚘𝚗𝚜𝚝𝚎𝚛

𝙸'𝚖 𝙼𝚘𝚗𝚜𝚝𝚎𝚛
𝙿𝚊𝚛𝚝³³
𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽 =𝙰.𝚃🤏☻️

جونگکوک هایون را بلند کرد و با سویا به قصر رفت
جیمین بعد از چند مین پیش آنها بازگشت
جونگکوک لباس خودرا با لباس مبدل عوض کرد ...
صد در صد کسی از موضوع دیدار محرمانه خبر داشت !

《پرش زمانی به یک هفته بعد 》

جونگکوک :پیشکار حال هایون بهتر شده ؟

پیشکار:بله سرورم ایشون بهوش اومدن و بیشتر قدرت بدنی خودشون رو به دست آوردن

جونگکوک سری به نشانه رضایت تکان داد و گفت :موضوع که جایی درز نکرده ؟

پیشکار:جلوی درز این موضوع به خارج از قصر رو گرفتیم ...

جونگکوک:و قضیه جاسوس ؟

پیشکار:مورد بررسی قرار گرفت ...راستش ندیم جویوجانگ از قصر ملکه دیدار محرمانه با ندیمه اصلی ملکه مادر اعظم (وقتی میگم ملکه مادر منظورم عمه هایون و مادر خونده کوکه اما وقتی میگم ملکه مادر اعظم منظورم مادربزرگ جونگکوکه )داشتند !

جونگکوک :یعنی این قضیه زیر سر مادربزرگمه ؟

پیشکار:بله و یک جاسوس برای ملکه مادر هم گذاشتن

جونگکوک :پیشکار آماده شو میریم به دیدن مادرم ...

.......................................

جونگکوک :مادر جان ...

ملکه مادر :جانم پسرم ؟

جونگکوک : حتما قضیه زخمی شدن هایون رو شنیدین ؟

*جونگکوک ورقه ای رو در میارد و مینویسد :مادر جان مادربزرگ برای شما به پا گذاشته باید شناسایش کنیم ...

ملکه مادر سرش را تکان میدهد و میگوید : آره ‌...حتما عمدی بوده ...ولی به گفته جیمین مردی گیر افتاده و ما فهمیدیم کار چه کسی بوده !

#Im_Monster
#Park_Jiyoon