p8
س:تو خیلی....منحرفی
ته:میدونم(پوزخند)
شوگا:تمومش کنین و بخوابین
س،ت:اوک
ته:بیا بغلم
س:عهههه
ته:لفطا(کیوتتتتت)
س:اوف...اوک
س:
رفتم بغل تهیونگ هی به کمرم انگشت مبکرد
س:نکن
ته:ریز خنده_
س:کرم نریز
ته:پوزخند_
س:تههههه
شوگا:هر دوتاتون رو ابنجا می.ک.ش.م ل.ا.ل بشین
ته:دیدی تو مبکینیا(اروم)
س:اونیکه کرم مبریزه تویی
ته:خوشممیاد
س:بسه دیگه منمیخوابم
ته:خنده_اوک
س:
صبح پاشدم دیدم تو بغل تهیونگرو تختم اونم چیییییی اوننیمه ل.خ.ت منن فقلباس بلند و گشاد دارم یه جیغی کشیدمکه تهیونگ ۳ متر پرید
ته:چطهههه سر صبحی
س:با چه حقی بهم د.س.ت زدییییی هاااااا
ته:من هیچی یادم نیستتتتت
در رومیزنن*
ته،س:بلهههه
ثامر:گایز چطونه
س:تهیونگ بهم ت.ج.ا.و.ز کرده
ته:سقیان داره برامتله مدوزه
شوگا:اوه اوه
ثامر:اینا هیچی یادشوننمیاد؟
شوگا:خنده_نه
ته:م مگه چیشده
س:واییی نکنه چند نفری بهم ت.ج.ا.وز شدهههههههههه(جیغغغغغغ)
ثامر،شوگا:پاره شدن_
ته:احمقققق
س:تویییی
ته:من....وابیا ببینم شوگاااا چشات رو دوری کن نمیبینی زنم پاهاش ل.خ.ت.ه
شوگا:زنه منمهس
ته:ولی میدونی اولیتش مال منه
شوگا:هرچی بشه زن منم هس
ته:داری رو اعصابممیری
شوگا:همچنین
ثامر:بسههههه...ببینبن شب من لباسممونده بود اینجا اومدم دیدمشما دوتا مثل چی خ.و.ر.د.ین شوگا همنششته داره گیممیزنه
فلش بگ:
شوگا:اینجا چی کار میکنی؟
ث:لباسممونده بود....اینا چشونه
شوگا:نگاه معنا دار به س،ته_
ث:خنده_بیا کمی باهاشون کرمبریزیم
شوگا:چطوری
ث:
با شوگا اونارو بلند کردیم و بردیمبه اتاق بعدش کمی تخت رو اجغ وجغ کردیمو من پرهن تهیونگ وهم لبای سقیان رو در اوردم همراهش یه لباس گشاد تنش کردم بعدش با خنده رفتم پیش شوگا
پایان فلش بگ:
ث:همینا بود
س:یا شلوار ...شلوار چطوری پام نیس؟
ث:اونجاشو...نمد
شوگا:تهیونگ
ته:سرخ شدن_من...من نبودم
س:تهیونگگگگگ
ته:اخه چراشو بپرس
ته:میدونم(پوزخند)
شوگا:تمومش کنین و بخوابین
س،ت:اوک
ته:بیا بغلم
س:عهههه
ته:لفطا(کیوتتتتت)
س:اوف...اوک
س:
رفتم بغل تهیونگ هی به کمرم انگشت مبکرد
س:نکن
ته:ریز خنده_
س:کرم نریز
ته:پوزخند_
س:تههههه
شوگا:هر دوتاتون رو ابنجا می.ک.ش.م ل.ا.ل بشین
ته:دیدی تو مبکینیا(اروم)
س:اونیکه کرم مبریزه تویی
ته:خوشممیاد
س:بسه دیگه منمیخوابم
ته:خنده_اوک
س:
صبح پاشدم دیدم تو بغل تهیونگرو تختم اونم چیییییی اوننیمه ل.خ.ت منن فقلباس بلند و گشاد دارم یه جیغی کشیدمکه تهیونگ ۳ متر پرید
ته:چطهههه سر صبحی
س:با چه حقی بهم د.س.ت زدییییی هاااااا
ته:من هیچی یادم نیستتتتت
در رومیزنن*
ته،س:بلهههه
ثامر:گایز چطونه
س:تهیونگ بهم ت.ج.ا.و.ز کرده
ته:سقیان داره برامتله مدوزه
شوگا:اوه اوه
ثامر:اینا هیچی یادشوننمیاد؟
شوگا:خنده_نه
ته:م مگه چیشده
س:واییی نکنه چند نفری بهم ت.ج.ا.وز شدهههههههههه(جیغغغغغغ)
ثامر،شوگا:پاره شدن_
ته:احمقققق
س:تویییی
ته:من....وابیا ببینم شوگاااا چشات رو دوری کن نمیبینی زنم پاهاش ل.خ.ت.ه
شوگا:زنه منمهس
ته:ولی میدونی اولیتش مال منه
شوگا:هرچی بشه زن منم هس
ته:داری رو اعصابممیری
شوگا:همچنین
ثامر:بسههههه...ببینبن شب من لباسممونده بود اینجا اومدم دیدمشما دوتا مثل چی خ.و.ر.د.ین شوگا همنششته داره گیممیزنه
فلش بگ:
شوگا:اینجا چی کار میکنی؟
ث:لباسممونده بود....اینا چشونه
شوگا:نگاه معنا دار به س،ته_
ث:خنده_بیا کمی باهاشون کرمبریزیم
شوگا:چطوری
ث:
با شوگا اونارو بلند کردیم و بردیمبه اتاق بعدش کمی تخت رو اجغ وجغ کردیمو من پرهن تهیونگ وهم لبای سقیان رو در اوردم همراهش یه لباس گشاد تنش کردم بعدش با خنده رفتم پیش شوگا
پایان فلش بگ:
ث:همینا بود
س:یا شلوار ...شلوار چطوری پام نیس؟
ث:اونجاشو...نمد
شوگا:تهیونگ
ته:سرخ شدن_من...من نبودم
س:تهیونگگگگگ
ته:اخه چراشو بپرس
۲۱.۵k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.