PART 5
ا/ت : چه ربطی داره بالاخره ...
تهیونگ : چه ربطی دارههههه ؟! تو جدی هستی ؟! تو یه آیدلی و پولدارترین دختر تو کره هستی .
ا/ت : .....
تهیونگ : سکوت نشانه ی رضایت است ( پوزخند )
_____________________________________
ا/ت : ععععع . خب اگه میشه بریم جای من و میا بشینیم و میا بیاد کنار جیمین .
تهیونگ : اوکی بابا کوچولوی خجالتییی . ( تو ذهنش : دختره ی کیوت خجالتی ... با این کیوتیش انتظار داره کسی مزاحمش نشه . آخه موندم تورو به این خوشگلی چطوری ندزدیدن . )
ا/ت : من کوچولو نیستم . بعدشم تو از همون اول داری با من لاس میزنی ؟!
تهیونگ : چیه نمیتونم با دوست دخترم لاس بزنم .
_______________________________________
( بالاخره رفتن نشستن جای میا و ا/ت )
ا/ت رو به میا : میا برو پیش عشقت بشین .
میا در گوش ا/ت : ا/تتتتتت جلو تهیونگ اینو بلند نگوووووو .
ا/ت : باشه بابا برو دیگه .
( راوی : میا بالاخره با خجالت رفت پیش جیمین نشست تمام مدت جیمین داشت میا نگاه می کرد و هردوشون انقدر خجالت می کشیدند که نمیتوانستند سر صحبت و باز کنن . )
تهیونگ رو به ا/ت : ميگما مطمئنی این دوستت تو خیالاتش قفط با یکی از ما رل زده ؟!
ا/ت : معلومه نه ... تو خیالاتش با همتون رل زده .
تهیونگ : قشنگ معلومه .
ا/ت : خب تو که میدونی چرا میپرسی ؟
تهیونگ : باید مطمئن میشدم ( خنده )
______________________________________
ا/ت رو به تهیونگ : من میرم دستشویی .
تهیونگ : باشه . برو ولی زود برگرد .
ا/ت : با دستشویی رفتنمم مشکل داری؟ ( خنده )
تهیونگ : باشه بابا برو دیگه .
ا/ت : ....
تهیونگ : چه ربطی دارههههه ؟! تو جدی هستی ؟! تو یه آیدلی و پولدارترین دختر تو کره هستی .
ا/ت : .....
تهیونگ : سکوت نشانه ی رضایت است ( پوزخند )
_____________________________________
ا/ت : ععععع . خب اگه میشه بریم جای من و میا بشینیم و میا بیاد کنار جیمین .
تهیونگ : اوکی بابا کوچولوی خجالتییی . ( تو ذهنش : دختره ی کیوت خجالتی ... با این کیوتیش انتظار داره کسی مزاحمش نشه . آخه موندم تورو به این خوشگلی چطوری ندزدیدن . )
ا/ت : من کوچولو نیستم . بعدشم تو از همون اول داری با من لاس میزنی ؟!
تهیونگ : چیه نمیتونم با دوست دخترم لاس بزنم .
_______________________________________
( بالاخره رفتن نشستن جای میا و ا/ت )
ا/ت رو به میا : میا برو پیش عشقت بشین .
میا در گوش ا/ت : ا/تتتتتت جلو تهیونگ اینو بلند نگوووووو .
ا/ت : باشه بابا برو دیگه .
( راوی : میا بالاخره با خجالت رفت پیش جیمین نشست تمام مدت جیمین داشت میا نگاه می کرد و هردوشون انقدر خجالت می کشیدند که نمیتوانستند سر صحبت و باز کنن . )
تهیونگ رو به ا/ت : ميگما مطمئنی این دوستت تو خیالاتش قفط با یکی از ما رل زده ؟!
ا/ت : معلومه نه ... تو خیالاتش با همتون رل زده .
تهیونگ : قشنگ معلومه .
ا/ت : خب تو که میدونی چرا میپرسی ؟
تهیونگ : باید مطمئن میشدم ( خنده )
______________________________________
ا/ت رو به تهیونگ : من میرم دستشویی .
تهیونگ : باشه . برو ولی زود برگرد .
ا/ت : با دستشویی رفتنمم مشکل داری؟ ( خنده )
تهیونگ : باشه بابا برو دیگه .
ا/ت : ....
۲۶.۸k
۱۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.