خانه بی تی اس 5

من رو بی خیال بریم سراغ داستان
شرووووع خیلی ذوق دارم
ا.ت👅
به اوت دال گفتم چه سخن نیکویی در کردی گفت
دال . به نظر با ین همه پسر او یک خونه
ا.ت . وایسا ببینم
میخواستم برم سمتش که جیمین جلومو گرفت
ا.ت . جیمین ولم کن بزار پ....ش کنم
جیمین . تا من اینجام تو چرا (موچیمون خر شد 🤣ببخشید قصد توهین به موچی را نداشتم )
رفت سمتش که همه با هم گرفتیمش
نامجون . بشین بچه
جین .وایسا خود هنسامم جرش میدم
ته . مال خودمه
کوک . اصلا خودم میرم سراغش
دال . میگم ا.ت بیا یک جای دیگه دعوا کنیم (اروم)
ا.ت . موافقم (آروم )
و دوتا رفتن 🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♂️
دال . خوب خانم ا.ت خوش می‌گذرد
ا.ت . خیلی
دال . دون من چه می‌کنی
ا.ت . هیچی عادی تو با اونی دختره ه..زه چی کار میکنی
دال . درست حرف بزن درمودر اون
ا.ت . پس هنوز باهاشی
دال.اره خیلی بهتر از تو هست
ا.ت . فکر کردم برای یک چیز دیگه اومدی 🙁😒
دال . .........
ا.ت . من میرم
دال . ا.ت ببخشید الکی گفتم من هنوز دوست دارم
ا.ت رفته بود و دال آنجا مانده

پایان ❤️
ببخشید اگه کم بود

این فیک جنبه خیالی دارد و نویسنده قصد هیچ‌گونه توهینی به اعضا را ندارد
بای ❤️
بای ❤️