هنتای دوپارتی یا شایدم تک پارتی از چیفویو
بچه ها اینم درخواستی بود
چیفویو ۲۶ سالشه و ا.ت هم ۲۵ سالشه یک ساله که ازدواج کردن
ویو چیفویو
کلید انداختن داخل در که با بوی غذا به مشامم خورد لعنتی ا.ت چطور میتونه آنقدر دست پختش عالی باشه راستش امشب اصلا حالم خوب نیست با بچه جشن گرفته بودیم بخاطر همین کلی مشروب خوردم وارد خونه شدم ا.ت ا.مد بهم خوشآمد گفت کنم گرفت فکر کنم فهمیده
ا.ت : چیفویو.. حالت خوبه ؟
چیفویو: اره خوبم
ا.ت: باشه برو دست صورتت بشور بیا شام
از زبان ا.ت
وایی خدایا چرا باید ا.د الان بازیش بگیره اون فیلم فلکی برام بفرسته خدایا منه احمقم تا آخر دیدمش نه نباید از چیفویو درخواست کنم خیلی خجالت اوره
چیفویو اومد سر میز نشست ولی حالش خوب نبود قرمز شده بود و همش عرق میکرد وضعیت منم همینطور بود غذامو بزور خوردم سریع پاشدم گفتم:
مم.منن..میرم..بب.بخوابم
چیفویو:ا.ت ازت یه درخواستی دارم
ا.ت: چی
چیفویو از سر جایچش بلند شد اومد سمت من کمرمو گرفت ( چادر ها را سر بنمایید) لباش گذاشت رو لبام وقتی فهمیدم دستامو دور گردنش انداختم همراییش کردم چیفویو بلندم کرد بردم سمت اتاق روی تخت گذاشتم لباسام در میآورد منم لباسهای اونو شروع کرد روی ترقوه هام ما.رک انداخت منم.....
یاه یاه بقیه رو میزارم واسه فردا
چیفویو ۲۶ سالشه و ا.ت هم ۲۵ سالشه یک ساله که ازدواج کردن
ویو چیفویو
کلید انداختن داخل در که با بوی غذا به مشامم خورد لعنتی ا.ت چطور میتونه آنقدر دست پختش عالی باشه راستش امشب اصلا حالم خوب نیست با بچه جشن گرفته بودیم بخاطر همین کلی مشروب خوردم وارد خونه شدم ا.ت ا.مد بهم خوشآمد گفت کنم گرفت فکر کنم فهمیده
ا.ت : چیفویو.. حالت خوبه ؟
چیفویو: اره خوبم
ا.ت: باشه برو دست صورتت بشور بیا شام
از زبان ا.ت
وایی خدایا چرا باید ا.د الان بازیش بگیره اون فیلم فلکی برام بفرسته خدایا منه احمقم تا آخر دیدمش نه نباید از چیفویو درخواست کنم خیلی خجالت اوره
چیفویو اومد سر میز نشست ولی حالش خوب نبود قرمز شده بود و همش عرق میکرد وضعیت منم همینطور بود غذامو بزور خوردم سریع پاشدم گفتم:
مم.منن..میرم..بب.بخوابم
چیفویو:ا.ت ازت یه درخواستی دارم
ا.ت: چی
چیفویو از سر جایچش بلند شد اومد سمت من کمرمو گرفت ( چادر ها را سر بنمایید) لباش گذاشت رو لبام وقتی فهمیدم دستامو دور گردنش انداختم همراییش کردم چیفویو بلندم کرد بردم سمت اتاق روی تخت گذاشتم لباسام در میآورد منم لباسهای اونو شروع کرد روی ترقوه هام ما.رک انداخت منم.....
یاه یاه بقیه رو میزارم واسه فردا
۳.۵k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.