رمان(مجری های سکوت)پارت ۲۰
سلام مجدد کیوتام.
ادامه حرف مین هیوک:در ضمن مین سونگ دومین جایگاه بین مافیا هارو داره سوهو و جونگ هی هم جایگاه سوم و منم جایگاه چهارم رو دارم خُـب توی رتبه بندی بین مافیاها پنج جایگاه اول متعلق به خطرناک ترین و بی رحم ترین مافیاهاست. من و سوهو و جونگ هی در مقابل مین سونگ عددی نیستیم.
یوجونگ: یه سوال؟!
مین هیوک: بگو.
یوجونگ: چطور سوهو و جونگ هی باهم توی جایگاه سوم هستن اما تو و برادرت مین سونگ دوتا جایگاه جدا و متفاوت دارین؟!
مین هیوک: چون سوهو و جونگ هی باهم کار میکنن و هردوشون به یه اندازه خطرناکن اما منو مین سونگ خیلی متفاوتیم شاید مین سونگ خیلی خطرناک و بی رحم باشه که جایگاه دوم رو داره اما من در حد اون نیستم البته نمیخوامم در حد اون بی رحم باشم.
یوجونگ: مگه چقدر خطرناک و بی رحمه؟
مین هیوک: در حدی که حتی برادرش رو هم شکنجه میکنه.
یوجونگ: خب چه کسایی جایگاه اول و پنجم رو دارن؟
مین هیوک: سون هانسو جایگاه اول و هان یوجین جایگاه پنجم.
یوجونگ: هانسو و یوجین چجوری مافیاهایی هستن.
مین هیوک: هانسو خیلی خشنه خیلی هم بی رحمه کسی که باهاش مخالفت کنه حتی اگه پدرش هم بوده روز بعد جنازش توی سردخونه پیدا شده اما یوجین خیلی اینطوری نیست هرچی باشه جایگاه آخر بین مافیاهای بی رحم و خطرناک رو داره. عا راستی فک میکردم حالا که رفتی تو کارای مافیایی این چیزا رو دیگه بدونی.
یوجونگ: ببخشیدا ولی من تو فرانسه مافیا شدم.
مین هیوک: خب بلاخره که برمیگشتی کُره چرا هیچی نمیدونی هاااا؟ آخه اینطوری خودتو به باد فنا میدادی.
یوجونگ: خب چیکار میکردم؟!
مین هیوک: من از کجا بدونم. زخمت خیلی سطحیه همین امروز بسته باشه کافیه.
یوجونگ: اوک ممنون.
مین هیوک: خواهش. عا راستی نمیتونی برگردی عمارت خودتون.
یوجونگ: چرا؟!
مین هیوک: چون ممکنه بیان سراغت باید همینجا بمونی.
یوجونگ: ولی من همه وسایلم توی عمارته.
مین هیوک: خب میریم میاریمشون.
یوجونگ: الان؟!
مین هیوک: نه پس فردا.
یوجونگ: پس بدو.
مین هیوک: وایسا لااقل کتمو بردارم.
هردوشون رفتن پارکینگ عمارت مین هیوک و سوار ماشین شدن و حرکت کردن بعد حدود ۳۰_۴۰ دقیقه ای رسیدن...
سریع رفتن داخل، یوجونگ وسایلاشو برداشت و پس برگشتن به عمارت مین هیوک...
پرش زمانی به شب:
مین هیوک به یوجونگ گفته بود که توی یکی از اتاقا بمونه...
عمارت مین سونگ:(سوهو و جونگ هی)
مین سونگ سوهو و جونگ هی رو توی یه اتاق مشترک زندانی کرده بود هردوشون رو به دوتا صندلی بسته بود.
هردوشون بیهوش بودن که کم کم به هوش اومدن اول جونگ هی به هوش اومد...
جونگ هی: سوهو... سوهو با تواَم.
سوهو هم کم کم به هوش اومد...
جونگ هی:....
بای تا پارت بعد.
ادامه حرف مین هیوک:در ضمن مین سونگ دومین جایگاه بین مافیا هارو داره سوهو و جونگ هی هم جایگاه سوم و منم جایگاه چهارم رو دارم خُـب توی رتبه بندی بین مافیاها پنج جایگاه اول متعلق به خطرناک ترین و بی رحم ترین مافیاهاست. من و سوهو و جونگ هی در مقابل مین سونگ عددی نیستیم.
یوجونگ: یه سوال؟!
مین هیوک: بگو.
یوجونگ: چطور سوهو و جونگ هی باهم توی جایگاه سوم هستن اما تو و برادرت مین سونگ دوتا جایگاه جدا و متفاوت دارین؟!
مین هیوک: چون سوهو و جونگ هی باهم کار میکنن و هردوشون به یه اندازه خطرناکن اما منو مین سونگ خیلی متفاوتیم شاید مین سونگ خیلی خطرناک و بی رحم باشه که جایگاه دوم رو داره اما من در حد اون نیستم البته نمیخوامم در حد اون بی رحم باشم.
یوجونگ: مگه چقدر خطرناک و بی رحمه؟
مین هیوک: در حدی که حتی برادرش رو هم شکنجه میکنه.
یوجونگ: خب چه کسایی جایگاه اول و پنجم رو دارن؟
مین هیوک: سون هانسو جایگاه اول و هان یوجین جایگاه پنجم.
یوجونگ: هانسو و یوجین چجوری مافیاهایی هستن.
مین هیوک: هانسو خیلی خشنه خیلی هم بی رحمه کسی که باهاش مخالفت کنه حتی اگه پدرش هم بوده روز بعد جنازش توی سردخونه پیدا شده اما یوجین خیلی اینطوری نیست هرچی باشه جایگاه آخر بین مافیاهای بی رحم و خطرناک رو داره. عا راستی فک میکردم حالا که رفتی تو کارای مافیایی این چیزا رو دیگه بدونی.
یوجونگ: ببخشیدا ولی من تو فرانسه مافیا شدم.
مین هیوک: خب بلاخره که برمیگشتی کُره چرا هیچی نمیدونی هاااا؟ آخه اینطوری خودتو به باد فنا میدادی.
یوجونگ: خب چیکار میکردم؟!
مین هیوک: من از کجا بدونم. زخمت خیلی سطحیه همین امروز بسته باشه کافیه.
یوجونگ: اوک ممنون.
مین هیوک: خواهش. عا راستی نمیتونی برگردی عمارت خودتون.
یوجونگ: چرا؟!
مین هیوک: چون ممکنه بیان سراغت باید همینجا بمونی.
یوجونگ: ولی من همه وسایلم توی عمارته.
مین هیوک: خب میریم میاریمشون.
یوجونگ: الان؟!
مین هیوک: نه پس فردا.
یوجونگ: پس بدو.
مین هیوک: وایسا لااقل کتمو بردارم.
هردوشون رفتن پارکینگ عمارت مین هیوک و سوار ماشین شدن و حرکت کردن بعد حدود ۳۰_۴۰ دقیقه ای رسیدن...
سریع رفتن داخل، یوجونگ وسایلاشو برداشت و پس برگشتن به عمارت مین هیوک...
پرش زمانی به شب:
مین هیوک به یوجونگ گفته بود که توی یکی از اتاقا بمونه...
عمارت مین سونگ:(سوهو و جونگ هی)
مین سونگ سوهو و جونگ هی رو توی یه اتاق مشترک زندانی کرده بود هردوشون رو به دوتا صندلی بسته بود.
هردوشون بیهوش بودن که کم کم به هوش اومدن اول جونگ هی به هوش اومد...
جونگ هی: سوهو... سوهو با تواَم.
سوهو هم کم کم به هوش اومد...
جونگ هی:....
بای تا پارت بعد.
۸۲۸
۲۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.