بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
خیر، این شعارها، هم دینسازی است و هم ضد دین خدا و هم ضد ارزشها و کمالات بشری! یک چوب خشک نیز مردمآزاری ندارد و چه بسا فایدهها نیزداشته باشد،آیا این یعنی دینداری؟!
مقصود شاعر نیز این بوده که بگوید: گناه مردمآزاری، بیشتر از این کارهاست. که البته مثال درست و جامعی نیز نیاورده است.
آیاوقتی درحدیث میفرماید:گناه ریختن آبروی مؤمن، بزرگتر از تخریب کعبه، خرد کردن خرابه و به آتش کشیدن سنگهایش میباشد، یعنی تخریب کعبه و به آتش کشیدن آن جایز است؟!
الف)- پس، غلط بزرگی کرده است،آن که با سوء استفاده وتفسیر به رأی، دستور العمل صادر نموده که: مِی بخور، منبر بسوزان، مردم آزاری نکن!
و تحریف دین کرده، آن که میگوید دین و دینداری، یعنی همین! این تحریفات وعوام فریبیها،که سبب انحرافات اعتقادی و رفتاری میگردد،خود از بزرگترین مصادیق مردمآزاری میباشد!
شرابخواری، اگر ضرری به جامعه نرساند نیز ظلم به خویشتن است و به آتش کشیدن منابر هم که بزرگترین ظلم به جامعه است و کار کفار عنود و مغول صفتتان سنّتیِ گذشته و مدرن امروزی میباشد.
ب)- چنان که حضرت امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام فرمودند: أَوَّلُ اَلدِّينِ مَعْرِفَتُهُ (نهج البلاغه، خطبه 1)، یعنی ابتدا و گام نخست دین، شناخت خداوند متعال است، و البته گام بعدی، ایمان به آن شناخت میباشد و گام بعدی، بندگی و اطاعت خداوند سبحان می باشد.
دین خدا، مانند پراگماتیسم، صرفاً عمل گرا نیست که فقط به شکل ظاهری اعمال اهمیت دهد؛ هر چند که در شکل صوری نیز هیچ عاقلی نمیگوید: مِی بخور، منبر بسوزان!
پ) - آدمی متشکل از روح و جسم است متشکل از عقل و نفس است؛ پس ابتدا جهان بینی، باورها و اعتقادات او مهم و تأثیر گذار هستند و سپس اعمال او. چنان که در اعمال نیز نیت مقدم است و نیت برای عمل، به منزله روح است برای جسم.
ت) - از جمله اوامر الهی که عقل نیز آن را تصدیق نموده و حتی به آن تعظیم میکند،این است که ظلم نکن نه به خودت ونه به دیگران، که به ظلم به دیگران،مردم آزاری گفته میشود؛ نه این که تمام دین، همان مردم آزادی ننمودن است؛به ویژه با این دستورالعمل غلط و سراسر ظلمِ مِی بخور، منبر بسوزان!
چگونه ممکن است که کسی شرابخواری کند، اما مردم آزاری نکند، چرا که شراب خواری، عین مردمآزاری است؛ ابتدا آزار به خود است و سپس آزار به دیگران. بسیار ازمفاسد اقتصادی، سیاسی،نظامی و فرهنگی عالم، ریشه در همین شراب خواری دارد!(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
خیر، این شعارها، هم دینسازی است و هم ضد دین خدا و هم ضد ارزشها و کمالات بشری! یک چوب خشک نیز مردمآزاری ندارد و چه بسا فایدهها نیزداشته باشد،آیا این یعنی دینداری؟!
مقصود شاعر نیز این بوده که بگوید: گناه مردمآزاری، بیشتر از این کارهاست. که البته مثال درست و جامعی نیز نیاورده است.
آیاوقتی درحدیث میفرماید:گناه ریختن آبروی مؤمن، بزرگتر از تخریب کعبه، خرد کردن خرابه و به آتش کشیدن سنگهایش میباشد، یعنی تخریب کعبه و به آتش کشیدن آن جایز است؟!
الف)- پس، غلط بزرگی کرده است،آن که با سوء استفاده وتفسیر به رأی، دستور العمل صادر نموده که: مِی بخور، منبر بسوزان، مردم آزاری نکن!
و تحریف دین کرده، آن که میگوید دین و دینداری، یعنی همین! این تحریفات وعوام فریبیها،که سبب انحرافات اعتقادی و رفتاری میگردد،خود از بزرگترین مصادیق مردمآزاری میباشد!
شرابخواری، اگر ضرری به جامعه نرساند نیز ظلم به خویشتن است و به آتش کشیدن منابر هم که بزرگترین ظلم به جامعه است و کار کفار عنود و مغول صفتتان سنّتیِ گذشته و مدرن امروزی میباشد.
ب)- چنان که حضرت امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام فرمودند: أَوَّلُ اَلدِّينِ مَعْرِفَتُهُ (نهج البلاغه، خطبه 1)، یعنی ابتدا و گام نخست دین، شناخت خداوند متعال است، و البته گام بعدی، ایمان به آن شناخت میباشد و گام بعدی، بندگی و اطاعت خداوند سبحان می باشد.
دین خدا، مانند پراگماتیسم، صرفاً عمل گرا نیست که فقط به شکل ظاهری اعمال اهمیت دهد؛ هر چند که در شکل صوری نیز هیچ عاقلی نمیگوید: مِی بخور، منبر بسوزان!
پ) - آدمی متشکل از روح و جسم است متشکل از عقل و نفس است؛ پس ابتدا جهان بینی، باورها و اعتقادات او مهم و تأثیر گذار هستند و سپس اعمال او. چنان که در اعمال نیز نیت مقدم است و نیت برای عمل، به منزله روح است برای جسم.
ت) - از جمله اوامر الهی که عقل نیز آن را تصدیق نموده و حتی به آن تعظیم میکند،این است که ظلم نکن نه به خودت ونه به دیگران، که به ظلم به دیگران،مردم آزاری گفته میشود؛ نه این که تمام دین، همان مردم آزادی ننمودن است؛به ویژه با این دستورالعمل غلط و سراسر ظلمِ مِی بخور، منبر بسوزان!
چگونه ممکن است که کسی شرابخواری کند، اما مردم آزاری نکند، چرا که شراب خواری، عین مردمآزاری است؛ ابتدا آزار به خود است و سپس آزار به دیگران. بسیار ازمفاسد اقتصادی، سیاسی،نظامی و فرهنگی عالم، ریشه در همین شراب خواری دارد!(ادامه دارد...)
۵۶۵
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.