خدمتکار عمارت ما
پارت:۲۳[the last part]
ات ویو:
من بهترین زندگی رو دارم.....با شوهرم جونگ کوک...اون بهترینه...ماجرایه اشنایی ما خیلی عجیبه........
جونگ کوک ویو:
من خوشبخت ترین ادم رو دنیام....من جئون جونگ کوکم...بزرگترین مافیا کره
هیچکس فکرش رو نمیکرد که منه سرد و مغرور روزی عاشق بشم....اونم عاشق کی؟؟؟؟
خدمتکار شخصیم....کیم ات....یا بهتره بگم جئون ات.......
کوکی:دوست دارم....زندگیم
ات:منم.....
کوک:هی....کی میاد بریم ترن هوایی؟؟؟؟
جیمین:مننننن
کوک:پس بریم
=بعد از شهر بازی بورام و جیمنی رفتند خونهشون و ات و کوک هم رفتند خونشون=
کوک:عشقم...من بچه میخوام
ات:وات....؟نهه اصللاا
کوک:ولی من میخوام
ات:ولی من نمیخوام
کوک:مگه دست توعه...بیا ببینم
[به پیوی مراجعه کنید]
_۲ سال بعد_
سوجون:ماماننننننننن
ات:یامان...چته؟
سوجون:مامان.....سوسککککک
ات:خوب؟
سوجون:بکشش
ات:به من چه...
سوجون:ماماننننن
ات:.....[خنده شیطانی]
کوک:......[خنده شیطانی]
ات:بریم تو کارش؟
کوک:اره.
ات:سوسکه بخورششش
سوجون:جیغغغغغ[جیغ فراااااا بنفش]
کوک:بخورششششش....آآآممممم
سوجون:ولم کنننننینننننننننننن
لانی:ماماننننن.....اون لباشه بود من دوشال پیش پوشیدم کوش
ات:من از کجا بدونم اخه
ادمین ویو:
و بله این ترتیب و اون شب ات صاحب دوتا بچه به اسم های لانی و سوجون شد و با کوک خوش بخت شدنند
+×÷پایان+×÷
میدونم اینم ریدم ساری
ات ویو:
من بهترین زندگی رو دارم.....با شوهرم جونگ کوک...اون بهترینه...ماجرایه اشنایی ما خیلی عجیبه........
جونگ کوک ویو:
من خوشبخت ترین ادم رو دنیام....من جئون جونگ کوکم...بزرگترین مافیا کره
هیچکس فکرش رو نمیکرد که منه سرد و مغرور روزی عاشق بشم....اونم عاشق کی؟؟؟؟
خدمتکار شخصیم....کیم ات....یا بهتره بگم جئون ات.......
کوکی:دوست دارم....زندگیم
ات:منم.....
کوک:هی....کی میاد بریم ترن هوایی؟؟؟؟
جیمین:مننننن
کوک:پس بریم
=بعد از شهر بازی بورام و جیمنی رفتند خونهشون و ات و کوک هم رفتند خونشون=
کوک:عشقم...من بچه میخوام
ات:وات....؟نهه اصللاا
کوک:ولی من میخوام
ات:ولی من نمیخوام
کوک:مگه دست توعه...بیا ببینم
[به پیوی مراجعه کنید]
_۲ سال بعد_
سوجون:ماماننننننننن
ات:یامان...چته؟
سوجون:مامان.....سوسککککک
ات:خوب؟
سوجون:بکشش
ات:به من چه...
سوجون:ماماننننن
ات:.....[خنده شیطانی]
کوک:......[خنده شیطانی]
ات:بریم تو کارش؟
کوک:اره.
ات:سوسکه بخورششش
سوجون:جیغغغغغ[جیغ فراااااا بنفش]
کوک:بخورششششش....آآآممممم
سوجون:ولم کنننننینننننننننننن
لانی:ماماننننن.....اون لباشه بود من دوشال پیش پوشیدم کوش
ات:من از کجا بدونم اخه
ادمین ویو:
و بله این ترتیب و اون شب ات صاحب دوتا بچه به اسم های لانی و سوجون شد و با کوک خوش بخت شدنند
+×÷پایان+×÷
میدونم اینم ریدم ساری
۳۳.۳k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.