پارت هشت
کوک:برو خونه ی من
جیمین:خونه ی تو نه لیا
ت:کوک خوبی
کوک:اره فقط یزره کمرم درد میکنه
ت:لیا رو میزنی
جیمین:چرا اون بدبختو میزنی
ت:این افتاد روی کوک
جیمین:افتاد روش؟( به ترز منحرفانه)
ت:عه نه بیشعور
کوک:ولش کن مهم نیست
لیا:عه چیزه فقط خیلی بزرگه
ت:هه دستم زدی
لیا:عه بیشعور اونو نمیگم بخیه اش رو میگم
کوک:اره چون عمیق بود زخمش
ت:ولش کن دیگه
میرید خونه
ت:غذا درست میکنی و میخورید
کوک:گوشی رو نگاه میکنه و میگه بسته داریم
ت:کجا بریم
کوک:جرعت پیدا کردی ها
جیمین:اگه جرعت نداشت از بیمارستان فراریت نمیداد
کوک:اره ولی بیا بریم
لیا:عه چیشده
کوک:کار مایا عه هیچی
ت٬جیمین٬کوک لیا رو میرسونید خونش
میرید دنبال بسته
ت:کارتون ترسناکه هر لحضه ممکنه بمیرید
جیمین:ما بیشتر به یه شهری میریم واسه همین به اون پلیسا رشوه میدیم
ت:جرمتون سنگین ترم شد ها
جیمین : اره خیلی
ت:عه وا پلیسه داره صندوقارو نگاه میکنه
جیمین اره دیدمش
ت:به این پلیس ها هم رشوه دادید دیگه
جیمین: نه
ت:وایی خدا
کوک:برو وگرنه شک میکنن
ت:عه وایی رسیدیم
کوک:بفرما جناب سروان
پلیس:.........
شرایط
5لایک
7کامنت
جیمین:خونه ی تو نه لیا
ت:کوک خوبی
کوک:اره فقط یزره کمرم درد میکنه
ت:لیا رو میزنی
جیمین:چرا اون بدبختو میزنی
ت:این افتاد روی کوک
جیمین:افتاد روش؟( به ترز منحرفانه)
ت:عه نه بیشعور
کوک:ولش کن مهم نیست
لیا:عه چیزه فقط خیلی بزرگه
ت:هه دستم زدی
لیا:عه بیشعور اونو نمیگم بخیه اش رو میگم
کوک:اره چون عمیق بود زخمش
ت:ولش کن دیگه
میرید خونه
ت:غذا درست میکنی و میخورید
کوک:گوشی رو نگاه میکنه و میگه بسته داریم
ت:کجا بریم
کوک:جرعت پیدا کردی ها
جیمین:اگه جرعت نداشت از بیمارستان فراریت نمیداد
کوک:اره ولی بیا بریم
لیا:عه چیشده
کوک:کار مایا عه هیچی
ت٬جیمین٬کوک لیا رو میرسونید خونش
میرید دنبال بسته
ت:کارتون ترسناکه هر لحضه ممکنه بمیرید
جیمین:ما بیشتر به یه شهری میریم واسه همین به اون پلیسا رشوه میدیم
ت:جرمتون سنگین ترم شد ها
جیمین : اره خیلی
ت:عه وا پلیسه داره صندوقارو نگاه میکنه
جیمین اره دیدمش
ت:به این پلیس ها هم رشوه دادید دیگه
جیمین: نه
ت:وایی خدا
کوک:برو وگرنه شک میکنن
ت:عه وایی رسیدیم
کوک:بفرما جناب سروان
پلیس:.........
شرایط
5لایک
7کامنت
۳.۵k
۲۸ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.