فیک بیگانگان Part²
کمکش کردم بلند شه و
خواستم ببرمش سمت ماشینم
تا برسونمش بیمارستان با
اینکه می دونستم خبرنگارا
اونجا هجوم میارن و کلی هرج و
مرج و.... ایجاد میشه
تو افکار خودم بودم که با صدای
بمی که انگار از ته چاه میومد
گفت:نه نمی خوام برم بیمارستان خواهش میکنم😢😢
منم چاره ای نداشتم و بردمش
خونه خودم و ....
و کمکش کردم روی تخت دراز بکشه)
(جراحی وچند سال رو جهشی درس خوندی) سریع رفتم و کیف کمک های اولیه
رو آوردم 🤕سرش خونریزی زیادی
داشت و خون زیادی از دست داده بود
واسه همین بعد از بند اومدن
خونریزی سرش رفتم بیمارستان
خودم و یه کیسه خون برداشتم و
بهش وصل کردم
بعد زنگ زدم به دوستام و بهشون
گفتم که نمی تونم بیاممممم😢😢
بعد گوشیم رو رو میز کنار تخت خودم گذاشتم و روی تخت دراز کشیدم خوابیدم .....
لایک و کامنت یادت نره وگرنه حلالت نمیکنم😐
خواستم ببرمش سمت ماشینم
تا برسونمش بیمارستان با
اینکه می دونستم خبرنگارا
اونجا هجوم میارن و کلی هرج و
مرج و.... ایجاد میشه
تو افکار خودم بودم که با صدای
بمی که انگار از ته چاه میومد
گفت:نه نمی خوام برم بیمارستان خواهش میکنم😢😢
منم چاره ای نداشتم و بردمش
خونه خودم و ....
و کمکش کردم روی تخت دراز بکشه)
(جراحی وچند سال رو جهشی درس خوندی) سریع رفتم و کیف کمک های اولیه
رو آوردم 🤕سرش خونریزی زیادی
داشت و خون زیادی از دست داده بود
واسه همین بعد از بند اومدن
خونریزی سرش رفتم بیمارستان
خودم و یه کیسه خون برداشتم و
بهش وصل کردم
بعد زنگ زدم به دوستام و بهشون
گفتم که نمی تونم بیاممممم😢😢
بعد گوشیم رو رو میز کنار تخت خودم گذاشتم و روی تخت دراز کشیدم خوابیدم .....
لایک و کامنت یادت نره وگرنه حلالت نمیکنم😐
۲.۵k
۲۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.