پارت ۴۵ : Black Woolf..
جونگ کوک : خودت رو نزن به نفهمی چون اگه ازم بخوای و باز تهدیدم کنی مطمعن باش اینبار به جای دارویی که فقط از خوابم پاکت کنه یه زهر قوی ترش به خوردن میددم که وجودت از هستی پاک بشه
تهیونگ : چی اصلا متوجه منظورت نمیشم
یهو جونگ کوک حرف آنا رو به یاد آورد
> اون با کسی که توی خواب دیدی کلی فرق داره و اون کسی که واقعا دوست داره <
میخواست بگه معذرت میخواد ولی تخس گفت : بیخیالش آدمایی مثل تو نمیفهمم و نمیتونم وقتم رو پای تو هدر بدم ببر عصبی
و با عجله به سمت یونگی رفت
جونگ کوک : هی مرد گوربه ای به نفعته دوست منو بزاری زمین و گرنه خودم حسابت رو میرسم
یونگی : اوه تو میخوای حساب منو برسی توله خرگوشه وحشی
جونگ کوک : معلومه چون من فاکیکنگ جونگ کوک ام و توهم حق نداری بگی توله خرگوش وحشی
تهیوتک : درسته فقط من میتونم ( زمزمه زیر لب )
یونگی : ببین بچه جون بدو برو به بازیت برس و کاری هم به من و جفتم نداشته باش خب چون اصلا عاقبت خوبی نداره
تهیونگ : شوگا هیونگ بهتره به حرف این بچه خرگوش کنی و دوستش رو بزاری زمین
یونگی : ته امکان نداره
تهیوتگ : تضمین میکنم بعد اینکارو این توله امگا چقدر میتونه بعد از بردن دوستش خطری بشه و مثل آوار روی سرا خراب بشه
یونگی: ته
تهیونگ : هیونگ لطفا اگه نکنی مطمعن باش جفتتون آسیب میبینید
و یه علامتی رو یواشکی نشون داد که یعنی بعدا بهت میگم چخبره
یونگی هم با آرامش جیمین رو گذاشت روبه روی جونگ کوک ولی دستی روی شونه هاش گذاش و برگردوند سمت خودش و گفت : این دفعه رو فرار کردی جوجه و لی یاد باشه با دومی راه فرار نداری و جونگ کوک و جیمین رفتن داخل
یونگی: هی تهیوتگ دیونه شدی میدونی،چقدر وایسادم تا بلاخره اون امگا ی چموش رو بگیرم
تهیوتگ : هیونگ آروم باش لطفا تو به قیافه اون بچه توجه نکردی اون جئون جونگ کوکه
یونگی : خب باشه
تهیوتک : یونگی میگم جونگ کوکه
یونگی : جونگ کوک خودمون ( با بهت و تعجب )
تهیوتگ : آره
یونگی : اون چطور به این مهمونی اومده
تهیوتگ : منم نمیدونم اون اصلا نمیتونسته و اجازه نداشته به هیچ مهمونی بره
یونگی: ببین تو وقتی میدونی میتونی مثل آدم پسر و بیاری پیش خودت چرا اینقدر خودت،عذاب میدی
تهیونگ : هیونگ
که با صدای جین حرفشو خورد
جین : نمیخوام امگا کوچولوم از این سن دوری کسایی که بهشون حسابی وابستس رو تجربه کنه اون خیلی حساسه و روحیه واقعا ظریف و حساسی داره
تهیونگ : هیونگ ( کیوت و عصبانی )
یونگی : به خدا اصلا به این کثافت کیوت نمیخوره بزرگترین مافیای دنیا باشه
با جین زدن زیر خنده
تهیونگ : ااا زهرمار رو آب بخندین ( کیوت و با مزه )
جین : تهیونگ ببین میگیرم یه لقمه چپت میکنم ها
تهیونگ : چی اصلا متوجه منظورت نمیشم
یهو جونگ کوک حرف آنا رو به یاد آورد
> اون با کسی که توی خواب دیدی کلی فرق داره و اون کسی که واقعا دوست داره <
میخواست بگه معذرت میخواد ولی تخس گفت : بیخیالش آدمایی مثل تو نمیفهمم و نمیتونم وقتم رو پای تو هدر بدم ببر عصبی
و با عجله به سمت یونگی رفت
جونگ کوک : هی مرد گوربه ای به نفعته دوست منو بزاری زمین و گرنه خودم حسابت رو میرسم
یونگی : اوه تو میخوای حساب منو برسی توله خرگوشه وحشی
جونگ کوک : معلومه چون من فاکیکنگ جونگ کوک ام و توهم حق نداری بگی توله خرگوش وحشی
تهیوتک : درسته فقط من میتونم ( زمزمه زیر لب )
یونگی : ببین بچه جون بدو برو به بازیت برس و کاری هم به من و جفتم نداشته باش خب چون اصلا عاقبت خوبی نداره
تهیونگ : شوگا هیونگ بهتره به حرف این بچه خرگوش کنی و دوستش رو بزاری زمین
یونگی : ته امکان نداره
تهیوتگ : تضمین میکنم بعد اینکارو این توله امگا چقدر میتونه بعد از بردن دوستش خطری بشه و مثل آوار روی سرا خراب بشه
یونگی: ته
تهیونگ : هیونگ لطفا اگه نکنی مطمعن باش جفتتون آسیب میبینید
و یه علامتی رو یواشکی نشون داد که یعنی بعدا بهت میگم چخبره
یونگی هم با آرامش جیمین رو گذاشت روبه روی جونگ کوک ولی دستی روی شونه هاش گذاش و برگردوند سمت خودش و گفت : این دفعه رو فرار کردی جوجه و لی یاد باشه با دومی راه فرار نداری و جونگ کوک و جیمین رفتن داخل
یونگی: هی تهیوتگ دیونه شدی میدونی،چقدر وایسادم تا بلاخره اون امگا ی چموش رو بگیرم
تهیوتگ : هیونگ آروم باش لطفا تو به قیافه اون بچه توجه نکردی اون جئون جونگ کوکه
یونگی : خب باشه
تهیوتک : یونگی میگم جونگ کوکه
یونگی : جونگ کوک خودمون ( با بهت و تعجب )
تهیوتگ : آره
یونگی : اون چطور به این مهمونی اومده
تهیوتگ : منم نمیدونم اون اصلا نمیتونسته و اجازه نداشته به هیچ مهمونی بره
یونگی: ببین تو وقتی میدونی میتونی مثل آدم پسر و بیاری پیش خودت چرا اینقدر خودت،عذاب میدی
تهیونگ : هیونگ
که با صدای جین حرفشو خورد
جین : نمیخوام امگا کوچولوم از این سن دوری کسایی که بهشون حسابی وابستس رو تجربه کنه اون خیلی حساسه و روحیه واقعا ظریف و حساسی داره
تهیونگ : هیونگ ( کیوت و عصبانی )
یونگی : به خدا اصلا به این کثافت کیوت نمیخوره بزرگترین مافیای دنیا باشه
با جین زدن زیر خنده
تهیونگ : ااا زهرمار رو آب بخندین ( کیوت و با مزه )
جین : تهیونگ ببین میگیرم یه لقمه چپت میکنم ها
۷.۴k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.