فرصت دوباره پارت ۱
رز وارد اتاق شد. به تختش نگاه کرد که نامرتب بود.
با خودش گفت بعدا مرتبش میکنم. نشست پشت میز تا مشقاشو بنویسه.
پرش زمانی ۲ ساعت بعد*
علامت پیسو☆ علامت رز ◇
____________________________
☆رزززززز بیا سر میز شام !!!
◇الان میام/:
نشست سر میز و شروع به خوردن کرد.
_ رز
◇ بله بابا
_فردا میرین به بروکهاون
◇ اما...
_حرف نباشه
☆من از اونجا خوشم میاد D:
◇ساکت شو=_=
۱ روز بعد*
رز و پیسو رفتن سمت فرودگاه و بعد از ۲ ساعت به بروکهاون رسیدن.
رز و پیسو دنبال اما و الی میگشتن اما پیداشون نکردن.
یهو الی از پشت پرید روی رز و گفت:سلامممممممممممم
◇عه سلامم:-:
☆منم اینجا هویجم^-^
علامت الی♡ علامت اما ○
♡نهههههه بیا بغلمممممم!
☆نههههه الفرار
○ سلام رزیییییی
◇سلام
○خب دیگه الی بیا برسونیمشون خونه جدیدشون!
♡باشهههههه
پرش زمانی نیم ساعت بعد تو راه خونه*
◇من دلم نمیخواست بیام بروکهاون...
○میدونم سخته ولی عادت میکنی ^_^
◇......
با خودش گفت بعدا مرتبش میکنم. نشست پشت میز تا مشقاشو بنویسه.
پرش زمانی ۲ ساعت بعد*
علامت پیسو☆ علامت رز ◇
____________________________
☆رزززززز بیا سر میز شام !!!
◇الان میام/:
نشست سر میز و شروع به خوردن کرد.
_ رز
◇ بله بابا
_فردا میرین به بروکهاون
◇ اما...
_حرف نباشه
☆من از اونجا خوشم میاد D:
◇ساکت شو=_=
۱ روز بعد*
رز و پیسو رفتن سمت فرودگاه و بعد از ۲ ساعت به بروکهاون رسیدن.
رز و پیسو دنبال اما و الی میگشتن اما پیداشون نکردن.
یهو الی از پشت پرید روی رز و گفت:سلامممممممممممم
◇عه سلامم:-:
☆منم اینجا هویجم^-^
علامت الی♡ علامت اما ○
♡نهههههه بیا بغلمممممم!
☆نههههه الفرار
○ سلام رزیییییی
◇سلام
○خب دیگه الی بیا برسونیمشون خونه جدیدشون!
♡باشهههههه
پرش زمانی نیم ساعت بعد تو راه خونه*
◇من دلم نمیخواست بیام بروکهاون...
○میدونم سخته ولی عادت میکنی ^_^
◇......
۱.۴k
۱۹ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.